مقاله سیاسی: پیامدهای پسا برجام تهیه کننده: سیروس سجادیان / پاییز94 بنام خدا چکیده: در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از ماجرای لانه جاسوسی ، ایران با تحریمهای تجاری و اقتصادی آمریكا و متحدان اروپایی آن مواجه شد. با آزاد شدن گروگانهای آمریكایی، دولتهای اروپایی از ادامۀ تحریم ایران دست كشیدند، اما آمریكا برخلاف تعهدات خود در بیانیههای الجزایر مبنی بر لغو تحریم و مداخله نكردن در امور داخلی ایران، با مسدود كردن داراییها و امتناع از تحویل تجهیزات نظامی خریداری شدۀ ایران، همچنان به اعمال تحریم در مقیاسی گستردهتر با همراهی نسبی كشور های اروپایی با عمری به درازای نظام جمهوری اسلامی ایران ادامه داد. تحریم های آمریكا علیه ایران طی سالهای 1980 تا 1990 با هدف فشار آوردن بر ایران برای رها كردن جبهه های مقاومت، یا به زعم آمریکائی ها برای رها کردن تروریسم و حمایت از تروریسم و همچنین محدود ساختن قدرت راهبردی ایران در منطقه خاورمیانه، طرح ریزی شد ،تحریم ها از سال 1996 به تدریج با بهانه ای دیگر به سوی برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران گرایش یافت.تحریم ها یکی از قطعات پازل مورد نظر برای تغییر ماهیت در جمهوری اسلامی ایران است.برجام با تمام فراز و نشیبهایی که دارد یکی از رویکردهای تاریخ سیاسی و بینالمللی تلقی میگردد که در حوزههای داخلی و بینالمللی آثار شگرفی را ایجاد کرده است.به نظر میرسد در زمینه تحلیل روند و پیامدهای که برجام میتواند در خود داشته باشد تدوین راهبرد و رهنامه متناسب با شرایط و مقتضیات منطقهای و بینالمللی که بتواند منافع ملی را تأمین کند از ضروریاتی است که در سطح راهبردی باید به آن پرداخته شود. کلید واژه ها: برجام، تحریم، هسته ای،آمریکا، ایران، انقلاب اسلامی ، قطعنامه مقدمه: تاریخ چند هزار ساله بشریت همواره شاهد تقابل رذائل و فضائل اخلاقی بوده است و آنچه نقش تعین کننده در معرفی چهره غالب داشته ، زور و قدرت بوده است ،از اینرو در جریان تنازع برای بقای انسان اولیه ،رذیله های اخلاقی اعم از برتری جوئی،تملک اموال دیگران،نادیده گرفتن حق غیر و غیره ابزاری بودند تا با جایگزینی فضائلی همچون همزیستی مسالمت آمیز ،احترام به دیگران و... ،انسانهای آن زمان را به چند صباحی زندگی بیشتر،امیدوار کند.اما رفته رفته و با تشکیل جوامع بشری متمدن ،علیرغم تکاپوی انسانها مبنی بر فاصله گرفتن از رذائل اخلاقی و یادگیری در کنار هم و با هم زیستن ،همواره میل و غریزه سیری ناپذیر آنها به قدرت طلبی،به گونه ای نه چندان مخفی بر این تلاشها سایه افکنده است .تا آنجائیکه حتی پس از جنگ جهانی دوم و تشکیل مترقی ترین سازمان بین المللی ،به نام سازمان ملل ،علیرغم همه شعارهای زیربنائی و اصلی این سازمان و ارکان مربوطه،که به استناد بند 2 ماده 2 منشور آن، اصل را بر تساوی همه دول عضو گذاشته است،لیکن باز هم همان غریزه قدرت طلبی به طور موثری نمایان گردیده و در کنار مجمع عمومی که متشکل از همه کشورهای جهان می باشد،رکنی به نام شورای امنیت تاسیس می گرددکه 5 کشور بزرگ دنیا با داشتن حق تصمیم گیری های بزرگی همچون تحریم یا حتی حمله نظامی به سایر کشورها ،تصمیماتی را اتخاذ می نمایند که مجمع عمومی با آن همه عظمت ظاهری قادر به آن نمی باشد. بیان مسئله: آمریکا به عنوان یکی از کشورهای عضو شورای امنیت که با پیروزی انقلاب اسلامی،اهداف استعماری خود را در ایران و منطقه از دست رفته می دید ،از همان ابتدا با دشمنی آشکار و به لطایف الحیل مختلف اعم از جاسوسی ،خرابکاری ،حمله نظامی،قصد بر اندازی انقلاب را داشت اما از آنجائیکه ملت بزرگ ایران در پناه خداوند متعال و با رهبری داعیانه امام خمینی (ره) تسلیم این گونه اقدامات نگردیدند،سرانجام این کشور زورگو با استفاده ازحربه تحریم ،اقدام به فشار اقتصادی به کشورمان نمود و به بهانه های مختلف این تحریم ها را تشدید می نمود . تا اینکه در سال 1381 و پس از انتشار گزارش منافقین از تاسیسات غنی سازی نطنز و اراک،این تحریم ها شکل جدی تری به خود گرفت و پس از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت قطعنامه های متعددی علیه کشورمان صادر گردید. این در حالی بود که از همان ابتدا ، گفتگو و مذاکرات مختلفی در سطوح مختلف در این رابطه صورت پذیرفت. تا اینکه سر انجام پس از حدود یک دهه، توافق برنامه جامع مشترک بین ایران و گروه 5+1 موسوم به برجام شکل گرفت که در این موافقتنامه در قبال امتیازدهی و کاهش فعالیتهای اتمی از طرف کشورمان قرار است تحریمهای مرتبط با موضوع هسته ای لغو و بخش زیادی از دارئی های کشورمان آزاد گردد،لذا این موضوع می تواند پیامدهای مختلفی اعم از مثبت و منفی به دنبال داشته باشد که در این گزارش در پی احصاء و بررسی این پیامدها می باشیم. سوالات پژوهش: 1- مهمترین پیامدهای مثبت و منفی برجام برای کشور چه میباشد؟ 2- راهکارهای برون رفت از پیامدهای منفی و تقویت پیامدهای مثبت پسابرجام چیست؟ روش تحقیق: این تحقیق براساس سودمندی و هدف از نوع تحقیقات کاربردی و بر اساس معیار زمان مقطعی میباشد. در این پژوهش با توجه به موضوع پژوهش و پرسش طرح شده، روش تحقیق کتابخانه ای و استفاده از منابع و متون معتبر منتشر شده بکار گرفته شده است. پیشینه موضوع: مذاکرات و قطعنامه ها: با افشای وجود تأسیسات اتمی در ایران، در اوت ۲۰۰۲ ' گروهی از مخالفین و معاندین نظام ( منافقین) و در تعاقب آن آمریکائیها، اقدام به انتشار گزارشی نمودند که در آن از وجود تأسیسات غنیسازی نطنز و آب سنگین اراک خبر می داد. در زمان دولت هشتم رئیس جمهور وقت حاضر به پذیرش چند توافقنامه شد که به تدریج فعالیتهای مرتبط با غنی سازی اورانیوم در ایران را به حالت تعلیق در آورد.در این رابطه اولین مذاکره هستهای در ۲۹ مهر ۱۳۸۲ با سه کشور اروپایی شامل انگلیس، فرانسه و آلمان ، در کاخ سعدآباد برگزار شد. دراین نشست مشترک در بیانیهای اعلام گردید که به موجب آن، ایران برای بازدید بازرسان آژانس انرژی اتمی از تأسیسات اتمی خود اعلام همکاری کرد و گازدهی در سانتریفیوژهای نطنز را در راستای راستیآزمایی و اثبات صلحآمیز بودن فعالیت هستهای ایران، بصورت داوطلبانه و برای مدت محدود تعلیق کرد و انگلیس و فرانسه متعهد شدند تا از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل جلوگیری کنند.پس از آن در ۴ اسفند ماه ۱۳۸۲،ایران طی توافقنامه ای متعهد شد ساخت و آزمایش سانتریفیوژهای مورد نیاز برای غنیسازی را متوقف کند و اقدام به ساخت قطعات یدکی سانتریفیوژهای موجود در آن زمان را نیز تعلیق کند.در ۲۴ آبان ۱۳۸۳ در پاریس بین ایران و سه کشور فرانسه، انگلیس و آلمان توافقنامه دیگری به امضاء رسید و به موجب آن ایران به عنوان اقدامی داوطلبانه در جهت اعتمادسازی و نه به عنوان یک تعهد قانونی پذیرفت که کلیه فعالیتهای مربوط به غنیسازی و بازفرآوری مانند ساخت، تولید، نصب، آزمایش، سرهمبندی و راهاندازی سانتریفیوژهای گازی، و فعالیتهای مربوط به جداسازی پلوتونیم را متوقف کند و در عوض اتحادیه اروپا برای پذیرش ایران در سازمان تجارت جهانی تلاش نماید. در آخرین ماه دولت هشتم،سید محمد خاتمی رئیس جمهور کشورمان اعلام کرد غنی سازی اورانیوم را از سر میگیریم زیرا توقف فعالیتهای هستهای اصفهان برای ما خسارات مالی و معنوی فراوانی به دنبال داشته و باعث گردیده دانشمندان هستهای ما فعالیت خود را متوقف کنند. با روی کارآمدن دولت دکتر احمدی نژاد در ژانویه ۲۰۰۶ با حضور بازرسان آژانس بینالمللی انرژی هستهای، تأسیسات هستهای نطنز را فک پلمب کردند، اما شورای امنیت بلافاصله در مارس ۲۰۰۶ به ایران یک ماه فرصت داد تا فعالیتهای هستهای خود را متوقف کند.در این زمان (آوریل ۲۰۰۶ ) دانشمندان ایرانی موفق به تولید چرخه کامل سوخت هستهای در مقیاس آزمایشگاهی شدند و ایران به کشورهای عضو باشگاه اتمی پیوست. در تعاقب فعالیت های ایران نخستین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد (قطعنامه شماره 1696)درباره پرونده هستهای ایران در 31 ژوئیه سال 2006 تصویب شد. این قطعنامه با 14 رأی موافق و یك رأی مخالف "قطر"، به تصویب رسید. این قطعنامه به ایران مدت یك ماه مهلت داد تا فعالیتهای هسته ای خود در زمینه غنیسازی اورانیوم را متوقف كند. دومین قطعنامه شورای امنیت (قطعنامه شماره1737 )در 23 دسامبر سال 2006 با رأی هر 15 كشور حاضر در شورای امنیت به تصویب رسید. شورای امنیت با صدور این قطعنامه، مجموعه تحریمهایی شامل تحریم تأسیسات حساس هستهای و توقیف داراییها و شركتهای ایرانی مرتبط با برنامۀ هستهای ایران را به تصویب رساند و به ایران مدت 60 روز فرصت داد تا برنامه غنیسازی اورانیوم را به حالت تعلیق درآورد. سومین قطعنامه شورای امنیت(قطعنامه شماره 1747 ) در ارتباط با پروندهی هستهای ایران بود كه در تاریخ 24 مارس سال 2007 میلادی، با رای موافق تمامی پانزده عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد، به تصویب رسید.این قطعنامه، همكاری تمامی كشورهای جهان با شركتهای ایرانی را كه در زمینه انرژی هستهای فعالیت دارند، منع كرده است. همچنین، ممنوعیت صادرات و واردات سلاحهای سنگین به ایران نیز از دیگر موارد مندرج در این قطعنامه است.چهارمین قطعنامه شورای امنیت (قطعنامه 1803 ) در سوم مارس سال 2008 به تصویب رسید. این قطعنامه، تحریمهای اعمالشده در قطعنامههای قبل شورای امنیت علیه ایران را تشدید كرد. افزون بر آن، به موجب این قطعنامه، همه كشورهای عضو سازمان ملل متحد موظف گردیدند تا تمامی محمولههای مشكوك دریایی و هوایی به مقصد ایران و بالعكس را، مورد بازرسی قرار دهند. این قطعنامه، ممنوعیت اقلام داد و ستد كالاهایی را كه كاربردهای نظامی و غیرنظامی دارند گسترش داد. ممنوعیتها، همچنین شامل فروش تمامی فنآوریها در این زمینه ها به ایران بود. پنجمین قطعنامه شورای امنیت(قطعنامه شماره 1835)در 27 سپتامبر سال 2008 با رای موافق همه 15 عضو شورای امنیت به تصویب رسید.این قطعنامه،حاوی تحریمهای تازهای علیه ایران نبود و صرفاً از ایران میخواست چهار قطعنامه پیشین شورای امنیت را هرچه سریعتر به موقع اجرا گذارد.ششمین قطعنامه شورای امنیت(قطعنامه شماره 1929 ) علیه ایران در تاریخ 9 ژوئن سال 2010 به تصویب رسید. این قطعنامه، ایران را از كلیه فعالیت های تجاری مرتبط با غنیسازی اورانیوم ،مواد هستهای وفن آوری با دیگر كشورها محروم میكند.همچنین تمامی كشورهای عضو سازمان ملل متحد از انتقال هرگونه سلاح و تجهیزات نظامی، سیستمها و قطعات مرتبط با آنها به ایران منع شده اند.این قطعنامه همچنین تحریمهای تازهای را علیه ایران وضع كرد. تحریم سپاه پاسداران و شركت كشتیرانی جمهوری اسلامی از موارد مهم تحریم های مندرج در قطعنامه ششم شورای امنیت بوده است.با استفاده از مشروعیت تحریم های شورای امنیت، به آمریکا این اجازه را داد که تحریمهای یكجانبه آمریكا ابعادی گسترده و بین المللی داشته باشد که این تحریم ها بخش نفت و انرژی و همچنین سیستم بانكی و بیمه و حمل و نقل ایران را هدف قرار داد. جدول قطعنامه های صادره بر علیه ایران ردیف | تاریخ | شماره | موضوع | 1 | 31ژانویه2006 | 1696 | یک ماه فرصت داد تا فعالیتهای هستهای خود را متوقف کند | 2 | 23دسامبر2006 | 1737 | مجموعه تحریمهایی شامل تحریم تأسیسات حساس هستهای و توقیف داراییها و شركتهای ایرانی مرتبط با برنامۀ هستهای ایران را به تصویب رساند | 3 | 24مارس2007 | 1747 | همكاری تمامی كشورهای جهان با شركتهای ایرانی را كه در زمینه انرژی هستهای فعالیت دارند، منع كرده است. همچنین، ممنوعیت صادرات و واردات سلاحهای سنگین به ایران نیز از دیگر موارد مندرج در این قطعنامه است | 4 | 03مارس2008 | 1803 | تحریمهای اعمالشده در قطعنامههای قبل شورای امنیت علیه ایران را تشدید كرد. افزون بر آن، به موجب این قطعنامه، همه كشورهای عضو سازمان ملل متحد موظف گردیدند تا تمامی محمولههای مشكوك دریایی و هوایی به مقصد ایران و بالعكس را، مورد بازرسی قرار دهند. این قطعنامه، ممنوعیت اقلام داد و ستد كالاهایی را كه كاربردهای نظامی و غیرنظامی دارند گسترش داد. ممنوعیتها، همچنین شامل فروش تمامی فنآوریها در این زمینه ها به ایران بود. | 5 | 27دسامبر2008 | 1835 | حاوی تحریمهای تازهای علیه ایران نبود و صرفاً از ایران میخواست چهار قطعنامه پیشین شورای امنیت را هرچه سریعتر به موقع اجرا گذارد | 6 | 9ژوئن2010 | 1929 | ایران را از كلیه فعالیت های تجاری مرتبط با غنیسازی اورانیوم ،مواد هستهای وفن آوری با دیگر كشورها محروم میكند.همچنین تمامی كشورهای عضو سازمان ملل متحد از انتقال هرگونه سلاح و تجهیزات نظامی، سیستمها و قطعات مرتبط با آنها به ایران منع شده اند.این قطعنامه همچنین تحریمهای تازهای را علیه ایران وضع كرد. تحریم سپاه پاسداران و شركت كشتیرانی جمهوری اسلامی از موارد مهم تحریم های مندرج در قطعنامه ششم شورای امنیت بوده است.با استفاده از مشروعیت تحریم های شورای امنیت، به آمریکا این اجازه را داد که تحریمهای یكجانبه آمریكا ابعادی گسترده و بین المللی داشته باشد که این تحریم ها بخش نفت و انرژی و همچنین سیستم بانكی و بیمه و حمل و نقل ایران را هدف قرار داد. |
وضعیت انرژی هسته ای پس از استقرار دولت یازدهم: با روی کار آمدن دولت دکتر حسن روحانی و پس از مراسم تحلیف، سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه اعلام کرد گروه ۱+۵، پیشنهاد تازهای را برای از سرگیری گفتگوهای هستهای به ایران خواهد داد.ظریف،کاترین اشتون و وزرای خارجه گروه 1+5 با شروع دوره ریاست جمهوری حسن روحانی که مصادف با دهمین سال مذاکرات هستهای ایران با کشورهای غربی به حساب میآید کارشناسان ، تحقق وعدههای اقتصادی حسن روحانی را در گرو لغو تحریمهای بینالمللی علیه ایران میدانند که آن نیز به شرط به ثمر نشستن مذاکرات هستهای ایران محقق خواهد شد.اولین مذاکره هستهای ایران با قدرتهای جهانی در دولت روحانی در خلال سفر هیئت ایرانی برای شرکت در کنفرانس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل انجام شد هرچند این دور از مذاکرات بسیار کوتاه(۳۰ دقیقه) و تنها برای معرفی هیئت تازه ایرانی بود اما به دلیل برگزاری در سطح وزیران خارجه و جلسه خصوصی بین جان کری و محمد جواد ظریف وزیران خارجه ایالات متحده و ایران که پس از این دور از مذاکرات انجام شد بسیار خبرساز شد.همه شرکت کنندهها پس از این مذاکرات ابراز امیدواری کردند تا موضوع هستهای ایران سریعتر حل شود.در ۲۳ و ۲۴ مهر ۱۳۹۲ مذاکرات در شهر ژنو سوئیس برگزار و تصمیم گرفته شد که کمیته های کارشناسی با حضور متخصصان هسته ای و تحریم تشکیل شود.در روزهای ۱۶ و ۱۷ و 18 آبان 1392 مذاکرات در سطح معاونین وزای خارجه گروه ۱+۵ در ژنو سوئیس برگزار شد. این مذاکره اولین جلسه پس از انقلاب بود که بین وزیران خارجه دو کشور ایالات متحده و ایران برگزار شد. از تاریخ ۲۹ آبان تا ۳ آذر ۱۳۹۲ مذاکرات ژنو6 در سوئیس برگزار گردید. در نهایت ایران با ۵ کشور دیگر گروه ۵+۱ به توافق نهایی رسیدند.از ظهر روز یکشنبه ۲۹ مارس ۲۰۱۵ مذاکرات در لوزان سوئیس انجام شد و در تعاقب آن تفاهم نامه لوران نوشته شد و سرانجام پس از بیست و دو ماه مذاکره تیم مذاکره کننده بعد از ۱۷ روزه مذاکره فشرده، سهشنبه ۱۴ ژوئیه (۲۳ تیرماه) در وین پایتخت اتریش موفق به دستیابی به یک توافق جامع و نهایی با گروه_۱+۵، بر سر آینده برنامه هستهای ایران شدند. مفاد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) شامل ۱۰۹ صفحه و ۵ ضمیمه است. در دستورزیر برخی ازمهمترین بندهای این توافقنامه گزارش میشود. تعهدات ایران در توافق برجام الف: در حوزه انرژی هستهای 1.ایران به یاری «گروه کار» (اتحادیه اروپا+۳ متشکل از فرانسه، آلمان، انگلستان و شاید برخی کشورهای دیگر) رآکتور تحقیقاتی آب سنگین اراک رابر اساس یک طرح مورد پذیرش این گروه و در جهت حمایت از اهداف صلحجویانه و تحقیقاتی در زمینه تولید انرژی هستهای، نوینسازی و بهینهسازی خواهند کرد. اما این یاریرسانی در جهت کاهش تولید پلتنیوم مورد نیاز برای ساخت جنگافزار هستهای صورت خواهدپذیرفت. نیروی گریزانه تازه طراحی شده فراتراز۲۰مگاوات افزایش نخواهدیافت. کشورهای عضوگروه کار،ایران را در زمینه ساخت زمانبندی شده مجموعه اراک حمایت نموده و اسباب تسهیل انجام آن را فراهم خواهند نمود. 2.تمامی سوخت هستهای مصرف شده از کشور ایران خارج خواهد شد. 3.تمامی آب سنگین مازادنیازگریزانه[1]تازه طراحی شده،برای فروش دربازارهای جهانی آماده خواهدشد. 4.ایران به مدت۱۵سال اجازه نخواهدداشت درزمینه بازیافت هستهای (en) به تحقیق وتوسعه بپردازد. 5.در طول این مدت ( 15 سال )ایران اجازه نخواهد داشت هیچگونه گریزانه آب سنگین تازهای ایجاد نموده ویا درزمینه متراکمسازی آب سنگین فعالیتی داشته باشد. 6.ذخیره فعلی اورانیوم غنی شده با غلظت پایین در اختیار ایران، با یک کاهش ۹۸ درصدی از ۱۰٬۰۰۰کیلوگرم به ۳۰۰ کیلوگرم کاهش میباید. این کاهش به مدت ۱۵ سال پابرجا باقی خواهد ماند. 7.دراین مدت ایران مجازخواهدبود اورانیوم را تنهابه میزان۳٫۶۷٪ غنیسازی کند؛ میزانی که تنها برای بهرهبرداری صلحامیز از انرژی هستهای و تحقیقات دراین زمنیه مناسب است و نه ساخت هیچگونه جنگافزار هستهای این یک "کاهش بسیار" درزمینه فعالیتهای هستهای ایران به حساب میآید؛ چرا که پیش از به نتیجه رسیدن برجام، ایران موفق شده بود اورانیوم را به میزان۲۰٪ غنیسازی نماید. 8.ایران، کمینه به میزان دو سوم از شمار گریزانههایش[2]، را از ۱۹٬۰۰۰عدد (که۱۰٬۰۰۰تای آن درحال فعالیت بودهاند) به۶٬۰۱۴ عدد کاهش خواهدداد که ازاین میزان تنها۵٬۰۶۰ تای آن اجازه غنیسازی اورانیوم در طی مدت ۱۰ سال آینده را خواهند داشت. 9.تمامی گنجایش غنیسازی اورانیوم ایران (یعنی تمامی۵٬۰۶۰گریزانه مجاز) تنها در تأسیسات نطنز اجازه کار خواهند داشت. گریزانههای مجاز به کار در تأسیسات نطنز از نوع IR1 خواهند بود. گریزانههای IR1 نخستین نسل قدیمیترین نوع از گریزانههای ساخت ایران هستند که آنچنان کارا نیستند. 10.ایران میبایست از بهکارگیری گریزانههای نوع MIR2 پیشرفته خود صرف نظر کند. 11.حق مالکیت گریزانههای پیشرفته نوعMIR2 برای ایران محفوظ خواهد بود اما این گریزانهها به انباری تحت نظارت آژانس میانکشوری انرژی هستهای فرستاده شده و در آنجا نگهداری خواهند شد. 12.ایران، فعالیتهای مرکز هستهای فردو درزمینه غنیسازی اورانیوم و همچنین تحقیق وتوسعه دراین خصوص را به مدت ۱۵ سالم توقف خواهد نمود و آنرا به یک مرکز تحقیقاتی فیزیک،انرژی هستهای و فناوریهای مرتبط، تغییرکاربری خواهدداد. 13.مرکز تحقیقاتی فوردو اجازه خواهدداشت شمار۱٬۰۴۴ گریزانه ازنوع IR1 را در ۶ آبشیب واقع در یکی از جناحهای این مرکز نگهداری نماید. "۲آبشیب از شمار۶ آبشیب اشاره شده، با تغییر کاربری و سازه، بدون اورانیوم خواهند چرخید" تا ایزوتوپ پرتوزا موردنیاز برای امور پزشکی،کشاورزی،صنعتی و تحقیقات علمی را فراهم نمایند. "۴آبشیب دیگر و سازههای مرتبط با آنها بلااستفاده باقی خواهند ماند." 14.ایران اجازه نخواهدداشت هیچگونه ماده شکافتپذیری رادرفوردو نگهداری نماید.. 15.ایران به مدت ۱۵ سال اجازه ساخت هیچ گونه تأسیسات غنی سازی اورانیوم را نخواهد داشت. 16.ایران به مدت ۱۵ سال اجازه نخواهد داشت هیچ گونه تأسیسات و گریزانههای آب سنگین تازهای ایجادکرده و یا درصدد ذخیرهسازی آب سنگین باشد. 17.ایران میبایست تغییراتی را در تأسیسات غنی سازی اورانیوم خود به انجام برساند. به منظور کاهش تهدید و عمل به پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای ایران میبایست تعداد گریزانههای موجود در تأسیسات آب سنگین اراک را کاسته و آن مجموعه را به گونهای بازسازی کند تا موردپذیرش جامعه جهانی واقع شده وایران نتواند پلوتونیم موردنیاز برای ساخت جنگافزار تولید نماید. مادام که گریزانه ها را در حال کار باشد، تمامی سوخت هستهای مصرف شده ازکشور خارج خواهد شد. ایران اجازه دارد به مدت ۸ سال بهتحقیق و توسعهدرزمینه غنیسازی اورانیوم ادامه بدهد اما این امر تنها در تأسیسات نطنز میبایست صورت گیرد. این بدین سبب است که "زمان ایران برای تولید مواد موردنیاز برای ساخت تنها یک سلاح هستهای" به۱سال برسد. 19.ایران پروتکل الحاقی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به توافق نامه را تا زمانی که پایبندیش به این پیمان نامه را لغو نکرده باشد، اجرا خواهدنمود.این بدین معنی است که نظارتهای آژانس حتی پس از اتمام زمان اجرایی برجام ادامه خواهندیافت. 20.یک برنامه بازرسی جامع اعمال خوهد شد و ایران میبایست به بازرسان آژانس میانکشوری انرژی هستهای اجازه بازرسی از تمامی تأسیسات هستهای اعلام شده، از جمله تأسیسات نظامی واقع در پارچین را بدهد تا مشخص و تأیید شود که ایران به تعهدات خود در توافقنامه پایبند است و در پی ساخت هیچگونه مواد شکافتپذیر به صورت پنهانی نیست. 21.آژانس میان کشوری انرژی هستهای یک نظارت چندلایه را "بر زنجیره مواد هستهای ذخیره شده توسط ایران، کارخانههای تولید اورانیوم و تهیه و تدارک هر گونه فناوری هستهای توسط ایران" اعمال خواهدنمود. 22.آژانس میان کشوری انرژی هستهای برای تأسیسات هستهای اعلام شده توسط ایران همچون فوردو و نطنز نوعی نظارت "عندالمطالبه" اعمال نموده ومحق خواهدبود به صورت مداوم چنین نظارتی رابه انجام برساند. این نظارت ممکن است حتی با کمک فناوریهای پایشی صورت گیرد. ازجمله این فناوریها میتوان به مهر و موم فیبر نوری برروی تجهیزاتی که اطلاعات رابه صورت الکترونیکی برای آژانس انرژی هستهای میفرستند، تصویربرداری ماهوارهای فروسرخ به منظور شناسایی تأسیسات هستهای مخفی، "حسگرهای محیطی با قابلیت شناسایی کوچکترین علامات از ذرههای هستهای" و دوربینهای ثبتکننده پرتوفشانی هستهای، اشاره کرد. 23.دیگر ابزاری که آژانس انرژی هستهای به منظور نظارت بر برنامه هستهای ایران استفاده میکند عبارت است از نوعی نرمافزار رایانهای به منظور گردآوری اطلاعات و تشخیص فعالیتهای نامتعارف که به گردآوری دادههای عظیم ازکالاهای وارداتی ایران میپردازد تا آژانس بتواند بر اقلامی با بیش از یک مصرف (en) وارداتی توسط ایران نظارت داشته باشد. 24.شمار بازرسانی که از سوی آژانس میانکشوری انرژی هستهای به منظور بازرسی از تأسیسات هستهای ایران در نظر گرفته شده بودند، سه برابر شده و از ۵۰ تن به ۱۵۰ تن افزایش مییابد. 25.چنانچه بازرسان آژانس در مورد اینکه ایران در یکی از تأسیسات اعلام نشده خود در حال توسعه انرژی هستهای شک داشته باشند، اجازه دارند درخواست دسترسی به این تأسیسات را بدهند "تا مطمئن شوند هیچگونه مواد هستهای اعلام نشدهای وجود نداشته باشد و ایران هیچگونه فعالیت هستهای مغایر با توافقنامه به انجام نرساند". ایران میتواند درخواست بازرسان آژانس را برای ورود به چنین تأسیساتی قبول کرده و یا راه حل دیگری به آژانس ارائه نماید تا نگرانیهای آژانس را برطرف نماید. اگر ایران چنین اجازهای ندهد، یک روند ۲۴ روزه آغاز میگردد. درطی این روند، ایران و آژانس میانکشوری انرژی هستهای ۱۴ روز فرصت دارند اختلافهایشان را حل کنند. چنانچه موفق نشدند، کمیسیون برجام (هر ۸ کشور عضو) یک هفته فرصت خواهند داشت عامل اصلی درخواست آژانس برای بازرسی را بررسی نمایند. پس ازآن بیشترین اعضای کمیسیون (کمینه ۵ از ۸ عضو) به اطلاع ایران خواهند رساند چه فعالیتهایی میبایست در۳روزباقیمانده به انجام برساند. قانون رای بیشترین "بدین معناست که آمریکا و متحدان اروپاییاش—انگلیس،فرانسه،آلمان و اتحادیه اروپا مجازند بر در خواستشان پافشاری نمایند و ایران، روسیه و چین حق وتو نخواهندداشت." اگر ایران تن به اجرای تصمیمهای گرفته شده در این۳روز ندهد، تحریمها به صورت خودکار دوباره اعمال خواهند شد.[۳۰] طبق مفاد ذکر شده در بالا "زمان ایران برای فرار" (وقت موردنیاز ایران برای تولید مواد مورد نیاز برای ساخت تنها یک سلاح هستهای اگر این کشور توافقنامه را لغو کند) از ۲تا۳ ماه به ۱ سال افزایش خواهدیافت و این روند به مدت ۱۰سال ادامه خواهدداشت. ب: وضعیت تحریمها در حال و آینده 1.سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا هیچگونه تحریم یا اقدامات سختگیرانه دیگری در زمینه انرژی هستهای علیه ایران وضع نخواهند نمود. 2.ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا تحریمهای مربوط به انرژی هستهای ایران را پس از آنکه آژانس بینالمللی انرژی هستهای تأییدکرد که ایران گامهای مؤثری برداشته، لغو خواهندنمود. 3.تحریمهای مربوط به فناوری موشکهای بالستیک به مدت ۸ سال پابرجا خواهندماند. 4.برخی تحریمهای مشابه علیه فروش جنگافزارهای متعارف به ایران به مدت ۵ سال باقی خواهندماند. 5.بر اساس توافقنامه و به مدت ۸ سال پس از اجرایی شدن آن، برخی تحریمهای اتحادیه اروپا علیه برخی شرکتها و افراد ایرانی (همجون قاسم سلیمانی) برداشته خواهند شد. 6.با این وجود تمامی تحریمهای ایالات متحده آمریکا علیه ایران که مربوط به نقض حقوق بشر، فناوریهای ساخت موشک وحمایت از وحشتافکنی میشوند، برداشته نخواهندشد. 7.تحریمهای وضع شده توسط ایالات متحده آمریکا سختگیرانهتر به نظر میآیند چراکه تأثیرات فرامنطقهای دارند؛ یعنی درسراسر جهان اجرایی هستند. درمقابل،تحریمهای وضع شده ازسوی اتحادیه اروپا تنها در این قاره اجرایی هستند. 8.چنانجه ایران به توافق خود عمل ننماید، یک "راهکار مقابله سریع" به صورت خودکار مقرر خواهد شد که توسط آن، تحریمها دوباره و به سرعت اعمال خواهند شد. 9.از جمله راهکارهایی که در برجام برای قطعنامه حل اختلاف (en) درنظرگرفته شده است، میتوان به این روند اشاره نمود: چنانچه یکی از اعضای تعهد برجام اعتقاد داشته باشد که عضو دیگر متعهد این توافقنامه به وظایف خود عمل نمیکند، در آن صورت عضو شاکی میتواند شکایت خود را به کمیسیون برجام ارائه نماید. (( کمیسیون برجام عبارت است از گروهی که به منظور نظارت بر درست اجرا شدن آن ایجاد شده است. اگرعضوشاکی،کشوری غیر از ایران باشد و به شکایتش تا ۳۵ روز پس از ارائه، رسیدگی نشده ورضایتش جلب نگردد، درآنصورت آن کشور مجاز است از این مسئله حل نشده به عنوان بهانهای برای امتناع از ادامه تعهد به توافقنامه با دیگر اعضای برجام بهره ببرد. البته عضو شاکی میبایست با در جریان قرار دادن شورای امنیت سازمان ملل متحد، اعلام دارد که معتقد است که مشکلی که به سبب آن شکایت به وجود آمده، سبب ناکارآمدی توافقنامه شده است. سپس شورای امنیت ۳۰ روز فرصت خواهدداشت راه حلی بیابد تا روند برداشت تحریمها ادامه یابد. درغیر این صورت، تمامی تحریمهای مربوط به انرژی هستهای شورای امنیت سازمان ملل متحد که پیش از انعقاد برجام تصویب شده بودند به صورت خودکار دوباره برقرار خواهند شد ،تأثیر چنین قانونی آن خواهدبود که اعضای دایم شورای امنیت سازمان ملل متحد (ایالات متحده آمریکا ،انگلیس، چین،روسیه وفرانسه) مجاز خواهندبود هرگونه لغو تحریم که درآنزمان درجریان باشد را وتو کنند، اما هیچ عضوی اجازه نخواهدداشت برقرار ی خودکار تحریمها را وتو کرده و مانع آن شود. نتیجه آن میشود که راه فرار ایران از برقراری دوباره و خودکار تحریمها در حالی که به تعهدات خود نسبت به برجام عمل نمیکند، به طور کلی بسته شود. 10.دوباره اعمال شدن تحریمها به صورت خودکار "نسبت به قراردادهای منعقده فیمابین یکی از اعضا با ایران ویا شرکتها و اشخاص ایرانی، پیش از تاریخ اجرایی شدن برجام، عطف به ما سبق نمیگردد؛ بدین شرط که اجرای چنین قراردادها یا به انجام رساندن چنین فعالیتهایی، با برجام و همچنین قطعنامههای پیشین و فعلی تصویبشده توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد مطابقت داشته باشد. واکنش ها به توافق وین در پی توافق انجام شده واکنش هایی از سوی مقامات و افراد در سطح رسانه ها و هم چنین محافل سیاسی و اجتماعی دولتی و غیر دولتی به عمل امد که به چند نمونه از انها به شرح زیر اعلام میگردد الف) واکنش ها در داخل کشور پس از توافقنامه وینیکی از مسائل مناقشه برانگیز درباره برجام،تصویب آن درمجلس شورای اسلامی بود. دکترحسن روحانی، عباس عراقچی و محمدباقر نوبخت اظهارداشتند که نیازی به تصویب برجام در مجلس نیست. اماچندروزبعددر۱۲شهریور۱۳۹۴ مقام معظم رهبری تأکید کردند که "مصلحت نیست مجلس از موضوع برجام کنار گذاشته شود" و بر همین اساس مجلس، کمیسیون ویژهای برای بررسی برجام تشکیل داد. کمسیون برجام تشکیل و در اجرای ماده (44) آییننامه داخلی گزارش کمیسیون ویژه بررسی برجام، نتایج و پیامدهای آن مورد بررسی قرار گرفت و در ۱۹ مهر ۱۳۹۴، رأی گیری در رابطه با طرح «اقدام متناسب و متقابل دولت در اجرای برجام» انجام شده و کلیات طرح مذکور با ۱۳۹ رأی موافق، ۱۰۰ رأی مخالف و ۱۲ رأی ممتنع به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید.درپی تصویب اقدام متناسب و متقابل دولت در اجرای برجام مقام معظم رهبری مواردی را به رئیس جمهور ابلاغ که به چند نمونه از آن اشاره میگردد: جنابعالی با سابقهی چند دهه حضور در متن مسائل جمهوری اسلامی طبعاً دانستهاید که دولت امریکا در قضیهی هستهای و نه در هیچ مسألهی دیگری، در برابر ایران رویکردی جز خصومت و اخلال در پیش نگرفته است و در آینده هم بعید است جز این روش عمل کند. اولاً: از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریمهای ظالمانه اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرایی شدن آن در برجام به بعد از اقدامهای ایران موکول گردیده، لازم است تضمینهای قوی و کافی برای جلوگیری از تخلف طرفهای مقابل تدارک شود، که از جملهی آن اعلام کتبی رئیسجمهور امریکــا و اتحادیهی اروپا مبنی بر لغو تحریمها است. در اعلام اتحادیهی اروپا و رئیسجمهور امریکا باید تصریح شود که این تحریمها بهکلی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریمها باقی خواهد ماند، به منزلهی نقض برجام است. ثانیاً: در سراسر دورهی 8 ساله وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساختهی تروریسم و حقوق بشر) توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند 3 مصوبهی مجلس اقدامهای لازم را انجام دهد و فعالیتهای برجام را متوقف کند . ثالثاً: اقدامات مربوط به آنچه در دو بند بعدی آمده است، تنها هنگامی آغاز خواهد شد که آژانس پایان پروندهی موضوعات حال و گذشته (PMD) را اعلام نماید. رابعاً: اقدام در مورد نوسازی کارخانهی اراک با حفظ هویت سنگین آن، تنها در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد قطعی و مطمئن دربارهی طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن منعقد شده باشد. خامساً: معاملهی اورانیوم غنی شدهی موجود در برابر کیک زرد با دولت خارجی در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد مطمئن در این باره همراه با تضمین کافی منعقد شده باشد. معامله و تبادل مزبور باید به تدریج و در دفعات متعدد باشد. سادساً: مطابق مصوبهی مجلس، طرح و تمهیدات لازم برای توسعهی میانمدت صنعت انرژی اتمی که شامل روش پیشرفت در مقاطع مختلف از هماکنون تا 15 سال و منتهی به 190 هزار سو است، تهیه و با دقت در شورای عالی امنیت ملی بررسی شود. این طرح باید هرگونه نگرانی ناشی از برخی مطالب در ضمائم برجام را برطرف کند. سابعاً: سازمان انرژی اتمی، تحقیق و توسعه در ابعاد مختلف را در مقام اجرا بهگونهای ساماندهی کند که در پایان دورهی 8 ساله هیچ کمبود فناوری برای ایجاد غنیسازی مورد قبول در برجام وجود نداشته باشد. ثامناً: توجه شود که موارد ابهام سند برجام، تفسیر طرف مقابل مورد قبول نیست و مرجع، متن مذاکرات است. تاسعاً: وجود پیچیدگیها و ابهامها در متن برجام و نیز گمان نقض عهد و تخلفات و فریبکاری در طرف مقابل بویژه امریکا، ایجاب میکند که یک هیئت قوی و آگاه و هوشمند برای رصد پیشرفت کارها و انجام تعهدات طرف مقابل و تحقق آنچه در بالا بدان تصریح شده است، تشکیل شود. ترکیب و وظائف این هیئت باید در شورای عالی امنیت ملی تعیین و تصویب شود . مقام معظم رهبری: از زحمات ومجاهدات صادقانه و مجدانه تیم مذاکرهکننده هستهای قدردانی کرد. آیات اعظام مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، موسوی اردبیلی،جوادی آملی: مناقشه کردن و نفی برجام، با هیچ عقل و حکمتی سازگار نیست. توفیق هایی که حاصل شده است را باید قدر دانست. در فضای آرام همه چیز به نتیجه می رسد. ما در این مذاکرات هیچ چیز از دست ندادیم. رئیس جمهور: نباید برجام در میان مردم فاصله ایجاد کند و ما متحد و منسجم خواهیم ماند و همه مسیر واحد را طی می کنیم. برجام باید سکویی جهت جهش اقتصادی جوانان ما باشد. اساس حرکت ما در مذاکرات رفاه ملت و رونق علم و اقتصاد کشور بوده است.وزیر امور خارجه:ما در این زمان برای استفاده از فرصت های به وجود آمده، بیش از هر چیز نیازمند همدلی ملی هستیم؛ اگر ما از این فرصت استفاده نکنیم طرف مقابل استفاده خواهد کرد. علی لاریجانی، امروز مذاکرات هستهای توفیقی برای ملت ایران داشته وبعد از سالها به نتیجه رسیده است. علیرضا زاکانی، رئیس کمیسیون ویژه بررسی برجام در مجلس شورای اسلامی: توافقنامه ژنو نه عسل مصفا و فتحالفتوح است، نه جام زهر و ترکمنچای هستهای بلکه ورود به میدان مینی است که هنرمندیِ عبور پرافتخار از آن را میطلبد و راه را برای پیروزیهای دیگر هموار میسازد. احمدتوکلی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی «جمعبندی مذاکرات میتواند ۳۰ درصد در طولانی مدت در کاهش هزینه واردات تأثیر بگذارد و از این جهت مثبت است. سعید جلیلی، در تنظیم سند این توافق هستهای و اسناد ضمیمه آن، از ۱۰۰ حق مسلم ایران صرف نظر شدهاست و این توافق و قطععنامه شورای امنیت پیرو آن، ناقض خطوط قرمز ترسیمشده در ایران است. ب) واکنش ها در سطح منطقه روسیه: سرگئی لاوروف، توافقات با ایران باعث میشود تا آمریکا طرح گسترش سپر دفاع موشکی در اروپا را دنبال نکند. باراک اوباما درسال ۲۰۰۹ گفته بود که اگر برنامه هستهای ایران با موفقیت حل و فصل شود، برنامه استقرار سپر موشکی در اروپا لغو خواهدشدو افزود که ما این موضوع را به همکاران آمریکایی خود یادآور شدیم. عربستان سعودی: بادر نظر گرفتن همسایگی ایران، عربستان سعودی امیدوار است که روابط بهتری بر اساس حسن همجواری با ایران و عدم دخالت در امور داخلی برقرار کند. مصر: وزارت امور خارجه : توافق ایران و کشورهای غربی میتواند از مسابقه تسلیحاتی درخاورمیانه جلوگیری کند. عمان: بدر بوسعیدی، دبیرکل وزارت امور خارجه عمان در توییتر خود توافق برد برد را تبریک گفت. افغانستان: محمد اشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان ازتوافق هستهای استقبال کرد. سوریه: بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه دستیابی به توافق هستهای را تبریک وآن را «دستاوردی تاریخی» و «پیروزی عظیم» توصیف کرده است. رژیم صهیونیستی: بنیامین نتانیاهو، ایران بعد از ده سال (با پایان دوره محدودیتها) قادر خواهد بود بمبهای اتمی متعدد تولید کند. برای ایران راهی مطمئن به سوی اسلحه هستهای گشوده شده و بسیاری از موانع ایجاد شده در این مسیر برداشته خواهد شد. ایران میلیاردها دلار پولش را دریافت خواهد کرد تا سیاست ترور و تهاجم خود در منطقه و جهان را دنبال کند. پ) واکنش ها در سطح بین المللی سازمان ملل متحد: بان کیمون، سازمان ملل متحد آماده است تا به طورکامل در روند اجرای این توافق تاریخی ومهم همکاری داشته باشد. فیلیپ هاموند، وزیر امور خارجه انگلیس،روز اجرای برجام نقطه عطفی برای یک معامله تاریخی است.دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا این توافق ایران را از دستیابی به سلاح اتمی دور نگاه میداردو کمک میکند دنیا محل امن تری باشد. آلمان: آنگلا مرکل، از توافق هستهای با ایران به عنوان یک«موفقیت مهم» استقبال کرد و از تمام طرفها خواست تا هرچه سریعتر این توافق را اجرا کنند. اتحادیه اروپا: فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، «تصمیمهای تاریخی هرگز آسان نیستند. اما به رغم تمام فراز و نشیبها و تأخیرها، امید باعث شد که بر دشواریها فائق شویم.» دولت آمریکا اجرای برجام را به هیچ وجه مانعی برای تشدید تحریمها علیه ایران به بهانههای تروریسم و حقوق بشر ندانسته و عقیده دارد به دلیل کاهش توان پاسخدهی ایران،دست دولت آمریکا در این زمینه بازتر هم خواهد شد. امروز با مذاکره منطقی و قدرتمندانه جلوی گسترش سلاح هستهای را در خاورمیانه گرفتیم. این توافق تمام راههای رسیدن احتمالی ایران به سلاح اتمی را بسته است. جان کریا: ما در حال حرکت به سوی مرحله پیاده سازی برجام هستیم و حفظ هوشیاری، وحدت رویکرد و هدف مشترک از ضرورت بسیار بالایی برخوردار است. در حال حاضر منطقه عمیقا آشفته است و حرکت کشورهای منطقه برای دستیابی به سلاح هسته ای می تواند اوضاع را بدتر کند.نانسی پلوسی، رهبر اقلیت دموکرات در مجلس سنای آمریکا توافقات می با ایران یک توافق تاریخی و محصول سالهای رهبری سخت، شجاعانه و بادیدباز میباشد.جب بوش: این توافق خطرناک،بسیار ناقص و کوتهبینانه میباشد. سامانتا پاور سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد، کاستن از تحریمها تنها زمانی شروع خواهد شد که ایران الزامات خود را به طرز تأیید شدهای به جا آورده باشد. اتوبوسی در ایالات متحده با پیامی درباره برجام : دراینتصویر به نقل از مقام معظم رهبری و بطور کذب میگوید: «ما منتظریم که پس از عملی شدن برجام۱۵۰ میلیارد دلاربه دست بیاوریم تا با آن به کارهای ابرقدرتمآبانهمان بپردازیم.» فرانسه: فرانسوا اولاند، رئیس جمهوری فرانسه،جهان با این توافق پیشروی خواهدکرد. چین: وانگ ئی، وزیر امور خارجه چین، توافق هستهای ایران نشان میدهد که دنیا میتواند با استفاده از مذاکره مشکلات مختلف را حل کند. کانادا: راب نیکولسون: وزیر خارجه کانادا ، ایران به دلیل جاهطلبیهای هستهای،ادامه حمایتش از تروریسم، درخواستهای مکررش برای نابودی اسرائیل و بیتوجهی به حقوق ابتدایی بشر، همچنان یک تهدید جدی برای صلح و امنیت بینالمللی است. پیامدهای پسابرجام: در زمان هایی که پدیده ها و رخدادهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و نظایر آن ارتباط همه جانبه با یکدیگر پیدا کرده اند، اتفاق دیپلماتیک پر اهمیت و چند بعدی برنامه جامع هسته ای (برجام) قطعا دارای اثرات و پیامدهای انتظامی و امنیتی متعددی خواهد بود. شاید این آثار و پیامدها در گستره زمانی کوتاه ظهور و بروز ننمایند، و یا از چندان شدت برخوردار نباشند که بتوان به سهولت و سادگی آنها را رصد نمود، اما در بلند مدت بگونهای آشکار خواهند شد، که با اندک تأملی میتوان آنها را پیشروی خود نظاره کرد. با این وجود، این نکته مهم را نیز نمیتوان نادیده انگاشت که ظهور و بروز یک رخداد دارای وجه انتظامی و یا امنیتی، متأثر از عوامل و متغیرهای دیگری است که تنها با شناخت آنها میتوان برای(مداخله مؤثر) در چنین رخدادی طرح و نقشه تهیه و از طرح و تدبیر هوشمندانه بهره گرفت. لذا برجام دارای آثار متعدد مستقیم یا غیر مستقیمی می باشد که این آثار میتواند هم پیامدها مثبت و مطلوب داشته باشد و هم پیامدهای منفی و نامطلوب که به پاره ای از آنها اشاره خواهد شد. برجام و مذاکرات هستهای موضوعی است که حساسیتها و اظهارنظرهای مختلفی از سوی تحلیلگران، سیاستمداران و.... را با خود به همراه داشته است. پذیرش برجام، فرصت های خوبی را در سطوح مختلف داخلی، منطقه ای و بین المللی به دنبال داشته است که به پسابرجام میپردازیم. پیامدهای مثبت برجام الف- پیامدهای مثبت سیاسی منطقه ای 1)تحول در معادله قدرت: با در نظر گرفتن مفهوم قدرت سخت برای واژه قدرت، ایران در حالی وارد جریان مذاکره با شش قدرت جهانی شد که از لحاظ حجم قدرت، در مقابل قدرت های طرف مذاکره حرف چندانی برای گفتن نداشت ،ولی در پایان، در یک حالت متعادل از مذاکرات خارج شد. در واقع ایران توانست کفه قدرت دیپلماسی را به حالتی متوازن تبدیل کند. 2)دست زدن به بازی و معامله بزرگ: تا قبل از فرایند برجام، ج.ا.ایران از حضور در بازیهای کلان برحذر بود و اگر هم وارد این گونه بازی ها میشد، از معامله بزرگ پرهیز میکرد. برجام نشان داد که ج.ا.ایران به سطحی از قدرت رسیده که هم میتواند بازی بزرگ انجام دهد و هم به واسطه این بازی بزرگ به معامله کلان دست بزند و تلاش کند بعد از آن، این معامله بزرگ را مدیریت کند زیرا این مسائل بزرگ و راهبردی در کمتر کشورهایی مطرح میشوند، چه برسد به اینکه عملیاتی شوند. 3)مثبت شدن تصویر ج.ا.ایران در سطح منطقهای جهانی : در حالی که کشورهای غربی در طول حد اقل سه دهه، تمام تلاش و کوشش خود را جهت ارائه یک چهره منفی از جمهوری اسلامی به کار بسته بودند و دراین راستا از هیچ گونه خدعه و نیرنگ و فریبی فروگذاری نمی کردند،سیاست گفتگو وتعامل اعمال شده در برجام به خوبی نشان دادکه ایران نه تنها به زعم و معرفی آنان"محور شرارت" نیست بلکه حتی با گذشتن از منافع و بخشی از حق مسلم خود ،در پی استقرار و ترویج صلح و امنیت بین المللی که امروزه هدف اساسی تشکیل سازمان ملل متحد است،می باشد.لذا گفتگوهای سیاسی طولانی برجام در نزد اندیشمندان و حتی افکار عمومی جهان پنهان نماندو سعه صدر مردم و مسئولان کشورمان در این زمینه به خوبی توانست حامل پیام انقلاب یعنی صلح و برادری با همه ملل جهان باشد. و تصویر منفی دروغین ساخته از ایران را مغلوب نماید. 4)تحول در سطح کلان نظام بینالملل: برجام دارای نشانهها و علائمی است که اگر به درستی انجام شود نشانگر تحولاتی در آینده و در سطح کلان نظام بینالملل است. آمریکا که بنا به گفته بیشتر نظریه پردازان روایط بین الملل قدرت سیطرهجویی نظام بینالملل است، به این موضوع بیسابقه (مذاکره با ایران و دستیابی به توافق) تن داده و روی آن قدرت نمایی میکند. برخلاف رویه کلی آمریکا که امر نشدنی را در سطح کلان برای خود متصور نمیشد، اظهار ناتوانی مقامهای ارشد این کشور در مورد ایران و موضوع هستهای ، به عنوان نشانه این تحول ساختاری تلقی میشود. 5)تحول در ماهیت اتحادها: شکاف کنشگری رژیم صهیونیستی و عربستان با آمریکا در موضوع برجام باعث شد تا تغییراتی در رویکرد آمریکا نسبت به متحدان منطقهای خود به وجود آید. در واقع، فاصلههایی که بین این کنشگریها از سوی این بازیگران به وجود آمد نشان دهنده این است که مفهوم و ماهیت اتحاد از سوی قدرتهای بزرگ در خاورمیانه در حال تغییر است. در واقع مقصود این است که آمریکا به نوع اتحادهایی که روسیه و چین در خاورمیانه تجربه کردهاند در حال نزدیک شدن است. این نوع اتحادها به نوعی اتحادهایی اقتضایی و موردی با هزینه هایی کم و منافعی بالاست. 6)احتمال تحول در ساختار شورای امنیت سازمان ملل : یکی دیگر از نشانه های برجام تحول احتمالی در ساختار شورای امنیت به خصوص حق وتو است. البته برجام و قطعنامه 2231 احیا کننده مجدد شورای امنیت در حل و فصل مسائل بین المللی بوده است. زیرا در موضوع سوریه به دلیل وتوی دائمی روسیه، آمریکا در تلاش بود روندهای بین المللی را بیرون از شورای امنیت شکل داده تا بتواند با جایگزینی آن، به حل موضوع سوریه بپردازد. حتی موضوع هسته ای ایران نیز با وجود صدور قطعنامه های متعدد شورای امنیت حل و فصل نشد. روند تصویب قطعنامه جدید نشان داد این ساختار نمیتواند در درازمدت ادامه داشته باشد. 7)تغییر نقش ایران از بازیگر امنیتزدا به امنیتزا درنظام بینالملل : اولین نتیجه ارجاع پرونده هستهای ایران از آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت این بود که ایران تهدیدی علیه صلح و امنیت بینالمللی است. این موضوع در زبان بینالملل به معنی امنیتی کردن ایران و جلوه دادن این کشور به عنوان یک تهدید بینالمللی است که همه کشورهای جهان بر اساس حقوق بینالملل بایستی به مقابله با آن بپردازند. این موضوع با جایگاه ایران به شدت در تعارض بود. با تصویب برجام و خروج پرونده ایران از زیر فصل هفتم منشور به نوعی از چهره ایران، امنیت زدایی شد و این تصویر سازی منفی تقلیل پیدا کرد. امنیت زدایی از چهره ایران اولین شرط برای ایفای نقش در منطقه است و برجام درتحقق آن« کمک به سزایی نمود که لازمه آن تداوم برجام و اجرای موفقیت آمیز آن است. 8)ایفای نقش مدیریت راهبردی ج.ا.ایران در سطح منطقه: توافق هسته ای و اجرای سیاست دیپلماسی با ایران به خوبی نمایانگر شکست سیاستهای خصمانه و تهدید علیه کشورمان می باشد. درواقع اجتماع قدرتهای بزرگ در یک طرف میز مذاکره با ایران حاکی از قدرت سیاسی ایران و نقش مهم آن در جهان و منطقه میاشد. از طرفی آمریکا و کشورهای هم پیمان رهایی از گرداب خود ساخته خاورمیانه را بدون ملاحظه نقش ایران امکان پذیر ندانسته و به درک واقعی اهمیت جمهوری اسلامی یران در منطقه پی برده بودند. چرا که در غیر این صورت هرگز قدر تهای بزرگ از عادت استعماری خود یعنی زورگوئی و تهدید دست نکشیده و تسلیم میز مذاکره نمی گردیدند.لذا به نظر میرسد این تواق به خوبی نقش تعیین کننده و راهبردی جمهوری اسلامی ایران در منطقه را تبیین نموده است. 9)پیروز احتمالی خاورمیانه در طولانیمدت: اگر قرار باشد برای درک آینده خاورمیانه، یک کشور مورد بررسی قرار گیرد آن کشور ایران است، کشوری که پیروز احتمالی خاورمیانه در طولانیمدت خواهد بود. ترکیه برای ادعای حق و سهم، هم از لحاظ جغرافیایی و هم از نظر فرهنگی فاصله زیادی با قلب خاورمیانه دارد و از سوی دیگر از ارتباطات گستردهای که ایران در بسیاری از کشورهای عربی دارد، برخوردار نیست. عربستان سعودی حتی از امکان کمتری برای تبدیل شدن به قدرت غالب این منطقه برخوردار است چرا که دارای جمعیت نسبتاً کم و نهادهای ضعیفی است و تماماً به نفت وابسته است. احتمال تبدیل شدن ایران به قدرت اصلی منطقه با مطالعه تاریخ و جغرافیای منطقه به وضوح مشخص است، اما در این میان در برخی محافل آمریکایی آرمانگرا، این عناصر ژئوپلیتیک کنار گذاشته میشوند. این موضعی است که از زمان وقایع عراق تاکنون جهان را تسخیر کرده است. 10)افزایش تعاملات بین المللی : ایران کشوری بزرگ با شاخصه های منحصر به فرد اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و حتی گردشگری در دنیا می باشد. و همواره مورد توجه سایر کشورها بوده است اما متاسفانه تحریم های ظالمانه و الزام کشورها به رعایت قعطنامه های شورای امنیت باعث شده بود که اکثر کشورها علیرغم میل باطنی، سطح تعاملات خود را با ایران کاهش دهند لذا بی تردید رفع تحریم و اجرای برجام می تواند نقش موثری در افزایش تعامل بین المللی کشورمان با جامعه جهانی داشته باشد . 11)پایان انزوای بین المللی: یکی از اهداف آمریکا در تحریک شورای امنیت به تحریم ایران و حتی تحریمهای یک جانبه ای که توسط آن کشور علیه کشورمان صورت میگرفت انزوای سیاسی و ایجاد موانع در حضور ایران در صحنه های مختلف بینالمللی بوده است لذا اجرای برجام به خوبی می تواند فضای سیاسی را جهت ارتباط هرچه بیشتر ایران با جامعه بین المللی و نقش آفرینی در صحنه های مختلف آماده و مهیا نماید . 12) نفوذ ایران در منطقه برای مبارزه با تروریسم: در عرصه منطقه ای، آمریکا و جهان عرب با چالش های مهم خود ساخته ای از جمله خطر گروههای تروریستی اعم از داعش و غیره ، روبه رو هستند و حل آنها نه تنها نیازمند توجه ویژه و فوری، بلکه نیاز مبرم به حضور ایران به عنوان مهمترین و قدرتمندترین بازیگر منطقه ای می باشد، لذا پر رنگ شدن حضور ایران ناشی از توافق هسته ای و اجرای برجام در صحنه های بین المللی می تواند،باعث نفوذ بیشتر این کشور در صحنه های مبارزه با تروریسم و ابعاد مختلف آن گردد ،این در حالی است که خاستگاه بیشتر این گروههای تروریستی از خود آمریکا و برخی از کشورهای عربی بوده و در واقع هدف اصلی آنه مبارزه با اسلام ایرانی یعنی اسلام واقعی بوده است و ایران میتواند با حضور جدی تر خود در صحنه های مبارزه با تروریسم با هدف شوم آنها مقابله نماید. 13)رونق اقتصادی و انشقاق بین متحدان آمریکا: با توجه به اینکه نقطه قوت برجام، قعطنامه شورای امنیت مبنی بر لغو کلیه قعطنامه های قبلی خود در رابطه با تحریم های هسته ای ایران می باشد لذا کشورهای جهان اعم از هم پیمانان آمریکا از فرصت به دست آمده در صدد کسب منافع خویش از طریق روابط گوناگون با ایران بوده و حتی در صورت عهد شکنی آمریکا و وضع تحریم های جدید ،به نظر میرسد متحدان آمریکا به قعطنامه های یکجانبه آن کشور توجهی ننمایند و ملاک عمل خویش را قعطنامه شورای امنیت قرار دهند. لذا این موضوع میتواند باعث رونق اقتصادی و اختلاف احتمالی بین آمریکا و متحدان آن کشور گردد. 14)به رسمیت شناخته شدن حق فعالیت صلح آمیز هسته ای برای کشور. 15)به وجود آمدن شرایطی که ایران بتواند بر اساس معاهده NPT و از طریق آژانس بین المللی انرژی اتمی نسبت به انتقال دانش و فن آوری اتمی پیشرفته به کشور اقدام نماید. 16)گسترش تعاملات و روابط بین المللی. 17)تقویت کشورهای دوست و همسو با سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان. مطالب ذکر شده نباید موجبات فریب برخی از مسئولان شود و آنها را از اهداف ملی دور کند، آنها هیچ گاه نباید فرمایشات مقام معظم رهبری را فراموش کنند که تاکید داشتند، آمریکا و غرب قابل اعتماد نیستند، در واقع مرحله پسا برجام نیازمند هوشیاری و زیرکی بیش از پیش مسئولان است تا به بهانه لغو تحریم ها موجبات نفوذ آمریکا و غرب در کشور را فراهم نکنند. ب)پیامدهای مثبت امنیتی انتظامی 1)رفع موقت برخی دغدغه های عمومی جامعه مانند تشدید تحریمها. 2)نارضایتی اسرائیل غاصب، ایجاد شکاف و تفرقه در صفوف دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران. 3)ایجاد امید و تکاپو در بخشهای اقتصادی و تولیدی، تأثیر روانی و افزایش رضایتمندی اجتماعی در صورت اجرای تعهدات آمریکا. 4)امید به کاهش تورم انتظاری در دراز مدت و بهبود شرایط اقتصادی کشور و افزایش سرمایه گذاریهای داخلی و خارجی در صورت اجرای تعهدات آمریکا. پیامدهای منفی پسابرجام برخلاف تبلیغات پرحجم رسانههای غربی برای برجسته کردن اثر تحریمها به منظور پنهان کردن انگیزههای اصلی این نیاز و خواست عمومی برای تغییر سیاستها، این پروسه با چندین مکاتبه مستقیم شخص رئیس جمهوری امریکا و واسطه کردن مقامات عالی منطقه جنبه اجرایی پیدا کرد.برجام طبق ادعای بسیاری از مسئولین آمریکایی جزئی از پازل برای تغییر ماهیت جمهوری اسلامی است.با پذیرش برجام، به تهدیدات این موضوع در سطوح مختلف داخلی ، منطقه ای و بین المللی پسابرجام میپردازیم. الف) پیامدهای منفی سیاسی و اجتماعی 1)نفوذ آمریکا در ایران: کلیدواژه مهار داخلی، «نفوذ» است که میتواند در حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اجرا شود و بر ادارک فعالان سیاسی و مردم ایران موثر واقع شود. با روی کار آمدن دولت جدید و آغاز راهبرد جدید در تعامل با دنیا، موفقیتهایی حاصل شد. در کنار این موفقیتها نشانهها و بسترهایی شکل گرفت و پررنگ شد که این نگرانی را فزاینده کرد. 2)نفوذ در صحنه داخلی و مدیریت افکار عمومی: روشنفکران و توده عادی مردم در زمینه موضوع هستهای، سیاستی یکسان و ضد آمریکایی داشتند و با اجرای برجام، این عامل وحدت و یکدلی تا اندازهای از بین رفت. 3)نفوذ دادن ارزش های آمریکایی: به زعم آمریکا ،فشار تحریمها ایران راوادار به مذاکره و تعامل نموده است. چرا که مردم ایران به کاندیدایی در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 رای دادهاند که رویکرد تعاملگرایانه با آمریکا را در شعارهای خود مطرح کرده بود. 4)انشقاق در جامعه شاید مهمترین پیامدهای منفی شکلگیری نوعی،(انشقاق) در جامعه است. همانگونه که در سطور و صفحات پیشین این نوشتار آمد برجام در داخل کشور دارای مخالفان و موافقان، سرسختی است. هر یک از این دو گروه با فهرست کردن شمار فراوانی دلیل و سند میکوشند تا موضع خود را یگانه(موضع صحیح) و موضع رویکرد دیگری را ناصحیح و باطل جلوه دهند. افزون بر آن متولیان هر یک از این دو موضع،دفاع از (منافع مردم) را صدر دلایل پافشاری بر موضع خود می دانند و از آن طریق میکوشند تا بر شمار حامیان موضع خود بیفزایند. ناگفته پیداست که این ( موضعگیری قطبی شده)( انسجام مرکزی شده) جامعه را دستخوش آسیب میسازد و با ایجاد انشقاقی نامیمون، کنشگران جامعه را به صف آرایی هماورد طلبانه در برابر یکدیگر سوق میدهد. چنین فرایندی نیز ممکن است سرانجام سر از آن نوع(کنشهای جمعی) در آورد که ایمنی و امنیت جامعه را فرو میکاهد و پلیس و سایر نیروهای متولی نظم و امنیت جامعه را ناگزیر از تصمیم و اقدام مینمایند. 5)تغییر نظام ایران پروژه بعدی اوباما: الی لیک تحلیلگر پایگاه بلومبرگ با انتشار یادداشتی نوشته است که تغییر نظام ایران باید پروژه بعدی باراک اوباما پس از پایان دوره ریاستجمهوری باشد.موفقیت میراث سیاسی اوباما موفقیت توافق هستهای نیست بلکه «موفقیت جنبش دموکراسیخواهی در بلندمدت در ایران» میباشد.اوباما نیاز دارد که تندروهای ایران به وعدههایشان (در توافق) پایبند بمانند.برنامههای دولت ایالات متحده برای حمایت از جامعه مدنی ایران تاکنون موفقیت چندانی نداشتهاند.با توجه به عدم موفقیت برنامههای جورج بوش رئیسجمهور سابق آمریکا برای حمایت از مخالفان نظام ایران به همین جهت است که اوباما باید پس از فراغت از ریاستجمهوری برای حمایت از مخالفان وارد عمل شود. 6)سوء استفاده از توسعه سیاست خارجی دکترروحانی: اگرچه در ایران اصول سیاست خارجی بر اساس قانون اساسی و منویات مقام معظم رهبریهدفمند و مشخص است اما دولت فعلی سیاست خارجی توسعهگرا را با الزامات و مبانی آن در دستور کار قرار داده و بر تعامل با نظام جهانی به عنوان یک رکن اساسی برای دستیابی به توسعه اصرار دارد. از سوی دیگر، در آمریکا نیز رئیس جمهوری در قدرت است که در عین اصرار بر حفظ و تقویت توان نظامی، بر گزینه دیپلماسی به عنوان یک روش موثرتر، هوشمندانهتر و کمهزینهتر اصرار دارد. این تغییر کارکردی در واحدها، منجر به تغییر نسبی کنشهای متقابل ایران و آمریکا شده است. مذاکره و تعامل ایران و آمریکا بر سر پرونده هستهای، اصلیترین نماد این تغییر است. نکته حائز اهمیت این است که آمریکا در تلاش است تا این فرایند تغییر کنشهای متقابل را همچنان حفظ و در حوزههای موضوعی دیگر تسری دهد. او به این نتیجه رسیده است که تعامل با ایران در موضوع هستهای، توانسته است برنامه هستهای ایران را کنترل ، و نوعی تغییر رفتار در ایران ایجاد نماید،لذا به نظر میرسد در صورت عدم هوشیاری ممکن است در دام تغییر تاکتیک آمریکا گرفتار و آن کشور استعماری سیاست تعاملی دولت روحانی را زمینه ای برای اعمال نفوذ قرار دهد. 7)فراهم آوردن شرایط برای اجرای درازمدت و موثر برجام از طریق برداشتن گام هایی خارج از متن برجام: تفسیرهای یکجانبه موسع از متن موافقتنامه هسته ای به منظور اعمال فشار در مواقع دلخواه به ایران یکی دیگر از پیامدهای منفی این توافقنامه می باشد به طوریکه با دستاویز قرار دادن برجام، در هرزمان، آمریکا بتواند به بهانه های مختلف کما فی سابق نسبت به ایران رفتار خصمانه داشته باشد در همین رابطهبه نقل از تئوریسنهای آمریکایی ، آمریکا باید «تحریم های بیشتری را برای اعمال مجدد و یا اجرای مکانیزم بازگشت پذیری تحریم ها فرای آنچه در متن برجام عنوان شده، در همکاری با شرکای همفکر خود در سطح بین الملل تدوین کند. علاوه براین قوانینی را به تصویب برساند که زمینه گسترده تری را برای اجرای متن توافق فراهم آورده و منابع بیشتری را برای اجرام برجام و نیز اختیارات آمریکا برای اعمال یکجانبه تحریم ها در صورت نقض مفاد برجام توسط ایران در برگیرد. 8) تداوم ایران هراسی در جهان: نظام سلطه از بدو پیروزی انقلاب اسلامی با راه اندازی پروژه ایران هراسی همواره در صدد بهره برداری چند منظوره از آن بوده است،اصلی ترین این هدف جلوگیری از اتحاد مسلمانان و مقابله با شعار برادری انقلاب می باشد. موارد دیگری اعم از جلوگیری از نفوذ قدرت جمهوری اسلامی ،مانع شدن از رسیدن اهداف انقلاب به سایر ملتها و حتی تبدیل سایر کشورهای منطقه به بازار خرید تسلیحات غربی نیز از جمله عوامل این پروژه می باشد . حال با شرایط به وجود آمده و در وضعیت پسا برجام که این تصور در ذهن متبادر میگردد که تعامل ایران با دنیا بیشتر شده و خطرات یک ایران اتمی کاهش یافته است،آمریکا از همین فرصت نیز استفاده کرده و به کرات فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران را مصداقی برای صحت ادعاهای خود مبنی بر مقاصد پنهانی کشورمان عنوان نموده و با افتخار و غرور از "برجام" به عنوان توافقی که مانع از دستیابی ایران به اهداف تهاجمی خود شده است نام می برد و در همین راستا و در امتداد همان پروژه ایران هراسی، با بکار بردن ادبیاتی همچون "جهان امن تر " و غیره ، ایران را کشوری با پتانسیل و قابلیت های خطرناک برای منطقه توصیف می نماید. 9)تداوم تحریم های غیر هسته ای: موضوع بازدارندگی آمریکا همچنین توسط اوباما در نامه به سناتور جرالد ندلر مشهود است؛ آنجا که وی اظهار میدارد: «ما مراحلی را انجام میدهیم که [خود] ما و متحدان و شرکایمان را دربارهی توانمندی هرچه بیشتر در مقابله با فعالیتهای بیثباتکنندهی ایران و حمایت آن از تروریسم، مطمئن میسازد. این [اقدام] شامل مشارکت عمیق و اشتراک اطلاعات با اسرائیل و شرکایمان در شورای همکاری خلیج فارس و تداوم اجرای قوانین آمریکا و بینالملل، از جمله تحریمهای مربوط به فعالیتهای غیرهستهای ایران است. 10)بهانه ای برای باز شدن باب گفتگو در خصوص سایر موارد: سیاستهای ایالت متحده امریکا با اهداف و ماهیت انقلاب اسلامی کاملا متضاد و در تقابل می باشد،لذا این موضوع در رفتار هر دو کشور در سطح جهان تاثیر گذار بوده و به طور قطع امکان همسوئی آنها در بسیاری از موارد غیر ممکن و جمع اضداد خواهد بود. آمریکا در تغییر تاکتیک جدید مبنی بر نزدیک شدن به ایران تنها به دنبال جبران ناکامی و دستیابی به اهداف خود از راهی می باشد که تاکنون نتوانسته است از سایر روشها یعنی ارعاب و تهدید حاصل نماید.از اینرو به نظر میرسد آمریکا با استناد بر توافقنامه هسته ای مشتاق به تعمیم گفتگو هادر سایر موارد بوده و در صدد اعمال سیاست بر پایه گفتگو با ایران باشد.در همین رابطه جان کری وزیر خارجه آمریکا می گوید: «ظریف به طور خاص در دو هفته گذشته به من گفت، "اگر این توافق اجرایی شود، آن زمان قدرت کافی برای من جهت همکاری بیشتر و گفتوگو با ما درباره مسائل منطقهایبوجود خواهد آمد." 11)دروغگو جلوه دادن ایران در افکار بین المللی: از سال 1382 و پس از مطرح شدن موضوع هسته ای ایران، کشورهای استعماری و در راس آنها آمریکا با بزرگنمائی هدفمند از این قضیه، ایران را به عنوان کشوری که مخفیانه قصد دستیابی به سلاح اتمی داشته است معرفی نمودند و علیرغم اینکه مسئولین کشور با ادبیات مختلف،این فعالیت ها ،صلح آمیز و مبتنی بر مفاد pmd می دانستند، این کشورها با استفاده از شبکه گسترده خبر رسانی در سراسر جهان بر عقیده خود اصرار داشته که بعد از "برجام"،تلویحا توافق حاصله را سندی برای صحت ادعای خود و دروغگو جلوه دادن ایران در افکار عمومی عنوان داشتند. 12)تبدیل کردن مانع به وسیله: طبق نظر جمهوری خواهان، ج.ا.ایران به وسیلهی تحریمها به حاشیه رانده شده بوده و قدرتش در حال افول بود.با این حال سؤالی که در محافل آمریکایی مطرح میشود این است که چرا آمریکا با ایران توافق کرد و درحال لغوتحریمهاست ؟ آمریکا بعد از 11 سپتامبر در منطقه با مانعی به عنوان تروریسم مذهبی(تکفیری) روبرو شد که در حال مقابله و مبارزه با آن بوده است. نتیجهگیری کلی آنها این بوده که هر چه بیشتر با این موضوع درگیر شدهاند، هزینه بیشتری را نیز پرداختهاند. راهحل در نظر گرفته شده برای مقابله با این خطر، دور کردن این خطر به جای دیگری با آن است. این هدف نیازمند بازیگر جایگزینی در منطقه است که با گروهکهای تروریستی درگیر شود. در منطقه خاورمیانه هیچ بازیگری جز ایران، ندارد و نه توان مقابله برای درگیری با تروریسکم را ندارد. بنابراین آمریکا به جای درگیری مستقیم با تکفیریها، ایران را به عنوان بازیگر جایگزین برای مقابله با آنها انتخاب کرده است. 13)تبدیل دستگاه حاکمیتی ایران به یک همکار: با تعمیم روند حل موضوع هسته ای به سایر مسائل مانند سوریه،عراق و یمن این امر میسر میشود. با توجه به نتیجه مذاکرات در موضوع هستهای، این نگرش در آمریکا به وجود آمده که با ایران در مورد سایر مسائل منطقه نیز میتوان وارد مذاکره شد و معتقدند ایران شیعه و معتدل بهتر میتواند به حفظ ثبات و امنیت منطقه کمک کرده و تروریسم را واپاش کند.و به نوعی به بازسازی دولتهای منطقه ازجمله عراق کمک کند. با این تحلیل عدهای بر این نظراند که گروه حاضر در کاخ سفید به دنبال همکاری با یران برای واپاش بحرانهای موجود در منطقه بوده و حاظر برای پرداخت هزینه برای براندازی نظام ج.ا.ایران نیست. ب) پیامدهای منفی اقتصادی 1)به قوت خود باقي بودن تحريم سوئيفت در موضوعات غيرهسته ای: رويترز در گزارشی میگوید: سامانه انتقال تراکنش هاي بين المللي مالي(سوئيفت) گزارش داد که بانک هاي ايراني زماني به اين سيستم دوباره متصل خواهند شد که اقدامات هسته اي اين کشور(مطابق با توافق ايران و 1+5) مورد تاييد قرار بگيرد. انتظار مي رود آژانس بين المللي انرژي اتمي طي ماه هاي آينده گزارش خود را درباره اقدامات محدودساز برنامه هسته اي ايران ارائه کند. اين خبرگزاري انگليسي تاکيد کرد: بانک هايي که خارج از چارچوب تحريم هاي هسته اي تحت ديگر تحريم ها قرار دارند همچنان از طرف سوئيفت تحريم باقي خواهند ماند. 2)نفوذ در عرصه های اقتصادی : نگرانی از ایجاد وابستگی اقتصادی در ایران دغدغه ای بود که پس از تشدید تحریم های همه جانبه بین المللی علیه کشورمان رهبر انقلاب اسلامی را بر آن داشت که ملت و مسئولان را به جنگ اقتصادی هشدار داده و سلاح مبارزه در این میدان راتنها اقتصاد مقاومتی عنوان کنند. نگاه آمریکا و غرب این است که از این توافق روزنه ای برای ورود به کشور ایجاد کند و به همین دلیل در حال بررسی راهکار های ورود به ایران بعد از برجام هستند. پر و بال دادن به نگاه ها و جریانات طرفدار غرب و آمریکا، حمایت از ارزشهای غربی و تاثیرگذاری بر ارزشهای انقلابی و تهی کردن نظام وانقلاب از ارزشهای انقلابی،روزنه هایی است که آمریکا برای ورود به ایران از طرق مختلف اعم از عرصه های اقتصادی برنامه ریزی کرده است. ج) پیامدهای منفی امنیتی 1)نفوذ در تعامل با موسسات غیر دولتی: توافقنامه هسته ای زمینه تعامل موسسات غیر دولتی همچون NGO ها و غیره را با کشورهای غربی به ویژه آمریکا فراهم می نماید و این موضوع می تواند بستری مناسب برای نفوذ و رخنه در این موسسات از طریق سازمانهای اطلاعاتی کشورهای مذکور باشد تا از این طریق با حضور نزدیک بتوانند به زعم خود به اصلاحات سیاسی مورد نظر در کشور بپردازند. 2)باز بودن دستها برای بازرسی از مراکز مهم: دولت آمریکا نظام دسترسی و بازرسی توافق شده در برجام را مهمترین دستاورد خود از این توافق میداند. از دید آمریکاییها دسترسی به برنامه هستهای ایران از این پس یک مساله اطلاعاتی خواهد بود نه یک مساله پادمانی. 3)ترویج اصلاحات سیاسی اجتماعی آمریکایی: اندیشکده «مرکز امنیت آمریکای جدیدCenter for a New American Securityاعلام کرده با سرمایهگذاری روی توافق هستهای باید به دنبال ایجاد اصلاحات سیاسی و تداوم حمایت آمریکا از فعالان حامی ایجاد اصلاحات در ایران بود.آمریکا باید استراتژی تهاجمی ترویج اصلاحات سیاسی و اجتماعی در ایران را دنبال کندآمریکا به این موضوع که قبل از انقضای توافق هستهای، شاهد اصلاحات سیاسی در ایران باشد علاقه زیادی دارد.ارتباط با نهادهای غیردولتی و مدنی ایران باید تقویت شود. مقامات آمریکا و رژیمصهیونیستی پیش از این بارها از اصلاحطلبان به عنوان «سرمایه اجتماعی» اپوزیسیون در ایران نام برده اند. 4)استفاده از دست نشانده ها برای توقف فعالیت های ایران در منطقه: اوباما در پاسخ به پرسشهای دو تن از رهبران اصلی جامعهی یهودیان در آمریکا که در روز جمعه ۶ شهریور ۱۳۹۴ (۲۸ اوت ۲۰۱۵) انجام شد، اشاره کرد: ما باید فعالیتهای ایران در برهم زدن ثبات را با استفاده از دستنشاندههای خود متوقف کنیم، اما ما برای این کار نیاز داریم هماهنگی بهتری با شرکای خود داشته باشیم و اطلاعات خود را بهبود بخشیم و به ساخت چیزهایی مانند گنبد آهنین، که از مردم در برابر موشکها محافظت میکند، ادامه دهیم. 5)تحدید قدرت دفاعی کشور: در بند ۵ پیوست B قطعنامه ۲۲۳۱ آمده است:کلیه دولتها میتوانند در فعالیتهای ذیل مشارکت داشته و اجازه آنها را صادر کنند، مشروط به اینکه شورای امنیت ازقبل به صورت مورد به مورد تصمیم به تایید آنها گرفته باشد عرضه، فروش و یا انتقال مستقیم یا غیرمستقیم هرگونه تانک جنگی،خودروهای رزمی زرهی، سامانههای توپخانهای سنگین، هواپیماهای رزمی، بالگردهای تهاجمی، ناوهای جنگی، موشکها و یا سامانههای موشکی، آنگونه که درنظام ثبت سلاحهای متعارف ملل متحد تعریف شده است،یا تجهیزات مرتبط، شامل قطعات یدکی به ایران، یا برای استفاده در داخل ایران و یا در جهت منافع ایران، از داخل و یا از طریق قلمروهای تحت حاکمیتشان و یا توسط اتباع آنها و یا افراد تحت حاکمیت آنها، یا با استفاده از هواپیماها و یا کشتیهای حامل پرچمهای آنها، اعم ازاینکه از قلمروشان نشأت گرفته یا خیر وارائه آموزش فنی، منابع یا خدمات مالی، مشاوره،دیگر خدمات یا کمکهای مرتبط با تأمین، فروش، انتقال، تولید، نگهداری و یا استفاده از سلاحها و تجهیزات مرتبط مشروح در این بند فرعی، به ایران توسط اتباع این دولتها ویا از داخل یا از طریق قلمروهای تحت حاکمیتشان. این بند تا ۵ سال پس از «روز قبول توافق برجام» یا تا تاریخی که آژانس گزارشی در تأیید نتیجهگیری گستردهتر ارائه دهد،هرکدام زودترحادث شود،اعمال خواهدشد. 6)مهار منطقهای ایران: ایران به دلیل رویکرد مخالفت با سیاستهای منطقهای آمریکا، در مقابل استقرار اهداف نظم منطقهای آمریکا مقاومت میکند. علاوه بر اینکه برای امنیتسازی در منطقه به خصوص در حوزه خلیجفارس، الگوی امنیت دستهجمعی با حضور بازیگران درون منطقه را دنبال کرده و هرگونه حضور بازیگران فرامنطقهای را در نظم مطلوب خود نمیپذیرد. ایران سعی میکند تا در مقابل ارزشهای آمریکایی مقاومت کند. بر این اساس، مهار ایران در نظم مطلوب آمریکا در غرب آسیا، یک مساله مهم است تا اهداف این نظم محقق شود. 7)ایجاد فرصت برای جنگ علیه ایران : در نشریه هافینگتون پست آمده است برجام فرصتی برای حمله به ایران است اکنون همه فشار بر روی ایران است و برای ده سال توجه جهان دائما معطوف فعالیتهای هستهای تهران میشود.به کمک برجام میتوان موضوع حقوق بشر و حضور ایران در منطقه را مطرح کرد. جامعه بین المللی هر گام ایران را زیر نظر دارد. این توافق دستاورد بی نظیری دارد. توجه دائمی جهان را معطوف فعالیت های هسته ای ایران کرده است. ایران برای بیش از یک دهه دوره آزمایشی را سپری می کند تا اثبات کند که ایا می تواند به توافق عمل کند یا نه.اکنون جایگاهی داریم که می توانیم شرکایمان را نیز درگیر اقدامات منطقه ای ایران مانند حمایت از تروریسم و نقض حقوق بشر کنیم. پرونده هسته ای که زمانی منبع نگرانی ها درباره ایران بود اکنون به فرصتی تبدیل شده که بتوان به وسیله آن موضوع حقوق بشر و حضور ایران در منطقه را مطرح کرد. همیشه جای امید است که رفتار ایران به خاطر این توافق تغییر کند، شاید رابطه با غرب ساز و کار این تغییر را فراهم کند، چنان که در اخرین روزهای اتحادیه جماهیر شوروی شاهد تغییرات مثبت بودیم. 8)امنیتسازی برای رژیم صهیونیستی: این هدف بارها و بارها از سوی مقامات آمریکایی اعم از دموکرات و جمهوریخواه بیان شده، در الگوی رفتاری آمریکا در منطقه و طراحیهای او برای شکلدهی یک نظم مطلوب، عمیقا موثر بوده است. رژیم صهیونیستی در شرایط کنونی برجستهترین نماد نزاع تمدنی غرب و اسلام محسوب میشود و آمریکا به خوبی میداند که تضعیف این نماد از سوی بازیگران تجدیدنظر طلب منطقهای به معنای تضعیف تمدن غرب محسوب میشود و این با سنت رهبری مورد ادعای مقامات واشنگتن متضاد است.نزدیکی اعراب و اسرائیل و یک موازنه جدید؛ در منازعه اعراب و اسرائیل، با وجود همه تنشزداییها و روابط غیررسمیای که وجود داشته و دارد، در شرایط پس از برجام و یا به عبارت بهتر با آغاز مذاکرات هستهای در دولت دکتر روحانی، تغییراتی ایجاد شده است. اگر آمریکا تا پیش از توافق ژنو در نوامبر 2013 میان ایران و 5+1، کشورهای عربی شورای همکاری خلیج فارس و به صورت خاص عربستان را همسو با برخی سیاستهای رژیم صهیونیستی تلقی میکرد، در شرایط پس از برجام، این همسویی افزایش چشمگیری خواهد داشت. گزارشهای متعدد و نشانههای آشکاریاز نزدیکی عربستان و اسرائیل منتشر شده تا جایی که نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی در سفرخود به لندن صریحا گفت که برخی مقامات عرب در جلسات پنهانی «دولت یهودی اسرائیل» را به رسمیت شناختهاند! در چنین شرایطی اگرچه واحدها ثابت باقی ماندهاند اما کنش متقابل دو عنصر مهم در سیستم منطقهای غرب آسیا یعنی عربستان و اسرائیل همگرایانهتر شده و این یعنی یکی از اهداف نظم مطلوب آمریکا برای منطقه که امنیتسازی برای اسرائیل است، بیشتر از قبل محقق شده است. 9)تقویت همکاری با اسرائیل در زمینه مقابله با قابلیت های نامتقارن: در سندراهبردی آمریکا آمده است که: آمریکا باید گفت وگوها با اسرائیل در سطح عالی را بر اساس استراتژی مشترک به منظور مقابله با ایران هسته ای پس از اتمام مدت زمان قانونی برجام آغاز کند، به یک درک مشترک با اسرائیل در خصوص گام های مورد نیاز هر دو طرف در جهت شناسایی موثر هرگونه تلاش احتمالی ایران برای توسعه سلاح هسته ای برسد، تمدید یادداشت تفاهم میان آمریکا و اسرائیل در خصوص کمک های نظامی به اسرائیل را که در سال 2017 منقضی می شود، در اولویت دستورکاری خود قرار دهد، حمایت از ساختار نظامی اسرائیل را تقویت کند و به اسرائیل تضمین دهد که تلاش های جدید برای تقویت کشورهای حاشیه خلیج فارس در تضاد با منافع نظامی اسرائیل نخواهد بود. 10)تقویت همکاری اطلاعاتی منطقه ای : آمریکا و کشورهای همپیمان توافقنامه هسته ای را دستاوردی بزرگ برای خود می دانند فلذا اجرای کامل و بدون کم و کاست آن را از طرف ایران یک ضرورت دانسته و باتوجه به نگاه بی اعتمادی نسبت به ایران هموارهمیکوشند تا با خلق اتحاد اطلاعاتی در سطح منطقه نسبت به کنترل عملکرد ایران اقدام نمایند.اگرچه همانطور که مسئولین محترم کشورمان همیشه بر صلح آمیز بودن فعالیتهای هسته ای کشورمان تاکید داشته و اجرای مفاد توافقنامه را لازم و ضروری میدانند و از این حیث به ظاهر این اتحاد اطلاعاتی نمی تواند خصری برای کشورمان محسوب گردد اما ماهیت این همبستگی و همگرائی میتواند خطری بالقوه برای سیستم امنیتی کشور محسوب گردد. 11) تضعیف گفتمان مقاومت در منطقه : یکی از اصلی ترین اهداف و تلاش های استکبار در منطقه، تضعیف گفتمان مقاومت، مهار منطقه ای و سپس تغییر رفتار جمهوری اسلامی از درون است. راهبرد تضعیف گفتمان مقاومت در منطقه، فلسفه و جایگاه راهبرد در پازل کلان برای تحقق هدف نهایی یعنی افول و تنزل گفتمان مقاومت براثر کاهش کارآمدی است.آمریکا برای رسیدن به این راهبرد تغییر رفتار منطقه ای جمهوری اسلامی ایران، با بالا بردن هزینه ی مقاومت و رفتار جمهوری اسلامی ایران در کنار ایجاد فضای دوقطبی درونی با کاهش کارآمدی محور مقاومت رقم میزند. اصلی ترین تاکنیک برای رسیدن به این راهبرد بنا به اعتراف سیاستمداران غربی، ایجاد نظم جدید منطقه ای علیه جمهوری اسلامی ایران است. 12) تعامل با حفظ ظرفیت ها: اوباما در ۵ آوریل ۲۰۱۵، یعنی ۱۵ فروردین و بعد از بیانیهی لوزان، در مصاحبهای تحت عنوان «ایران و دکترین اوباما» با «نیویورکتایمز»، توضیح میدهد که «بودجهی دفاعی ایران سی میلیارد دلار است و بودجهی دفاعی ما نزدیک به ششصد میلیارد. ایران میداند که نمیتواند با ما مبارزه کند.دکترین (من) این است: ما تعامل میکنیم، اما همهی ظرفیتهایمان را هم حفظ میکنیم.میگویند ایران کنترلناپذیر است. اینطور نیست. تمام گزینهها را حفظ کردهایم.سادهلوحهمنیستیم.کسی چه میداند، ایران ممکن است تغییر کند و اگر این اتفاق نیفتاد، تواناییهای بازدارندگی و برتری نظامی ما همچنان سر جایشان هست. 13) استقرار نظم آمریکایی و احاله مسئولیت برای رقابت بزرگتر(چین): مرشایمر یکی از نظریهپردازان روابط بینالملل در بحث مربوط به رئالیسم تهاجمی، روشها و استراتژیهایی را که قدرتهای بزرگ در چارچوب آن میتوانند بقای خود را حفظ نمایند، بیان میکند. وی معتقد است که به طور کلی کشورها در راستای باقی خود، ضمن افزایش قدرت، همواره تلاش میکنند از دستیابی رقیب به قدرت جلوگیری کنند و به عبارتی مهاجمان و دشمنان خود را مهار و کنترل نمایند. او دو راه اصلی را برای کنترل مهاجمان پیشنهاد میکند: موازنهسازی و احاله مسئولیت. در این شیوه، آمریکا سعی میکند تا با مکانیسمهایی،ایران را به عنوان مهمترین بازیگر معارض در غرب آسیا ،از طریق یک قدرت دیگر و به صورت غیرمستقیم مهار کند. در واقع، آمریکا میکوشد تا با تقویت متحدان منطقهای خود، خود را از هزینههایی که در غرب آسیا متحمل میشود، کمی رها ساخته و به راهبرد کلان اعلانی خود یعنی بازگشت به شرق آسیا بپردازد. اوباما در دانشکده نظامی وست پوینت آمریکادر سخنرانیخود با صراحت میگوید: «باید راهبردی را توسعه دهیم که این تهدید [تروریسم] را رفع کند، راهبردی که دسترسی ما را بدون اعزام و تضعیف نیروهای نظامیمان، یا خشمگین کردن جمعیتهای محلی گسترش دهد. ما به شرکایی نیاز داریم که در کنارمان با تروریستها مبارزه کنند و توانمندسازی این شرکا بخش بزرگی از اقداماتی است که ما انجام دادهایم. 14)جلوگیری از نفوذ و ارتباطات چین با ایران : نظریه پردازان امریکایی از رهبران امریکا می خواهند تا «از اهمیت ایران در برنامه دوجانبه خود با چین بکاهد تا به این وسیله بتواند نفوذ چین را محدود ساخته و بر مسائل مهمتری برای منافع آمریکا در آسیا متمرکز شود و در عین حال اهمیت مسئله ایران در برنامه دوجانبه با روسیه را حفظ کند چرا که این موضوع یکی از معدود موضوعات برای همکاری مشترک میان آمریکا و روسیه در شرایط کنونی است. علاوه براین، تلاش کند تا حمایت روسیه از رژیم تحت حاکمیت بشار اسد را کاهش دهد. 15)توقف فعالیتهای هستهای کشور و سرخوردگی و تضعیف روحیه نخبگان و کارشناسان فعال در این حوزه. 16)افزایش قدرت چانه زنی برای غرب در فراهم شدن امکان طرح موضوعات دیگری مانند توان دفاعی و موشکی ایران، حقوق بشر یا حمایت از تروریسم از سوی 5+1 به عنوان جزء جدایی ناپذیر و مکمل مذاکرات در ادامه کار. 17) تضعیف نظام ناشی از افزایش انتقادات و مخالفتها و درگیریهای جناحی در داخل کشور. 18) استفاده مغرضانه از موضوعات توافق شده در انتخابات پیشرو به منظور تخریب یا حذف حریم 19) تضعیف بخش خصوصی در پی ورود پیمانکاران خارجی و فراموشی اقتصاد مقاومتی 20) تشدید فعالیتهای جناحها و احزاب سیاسی موافق و مخالف با استناد به برداشت های شخصی و حزبی از برجام . 21) اهرمی در اختیار احزاب سیاسی برای بهره برداری جناحی باشد. 22)افزایش شکاف و تقابل میان رویکردهای موجود در کشور: با نزدیک شدن به انتخابات مجلس این شکاف پر رنگتر میشود. تداوم این وضعیت میتواند برجام را از یک امر مربوط به منافع ملی خارجی و به موضوعی سیاسی – جناحی تبدیل کند. 23) در دوران پیشابرجام از تحریم برای پوشش ضعفهای مدیریتی و نقاط ضعف استفاده میشد. تداوم ضعفهای مدیریتی در فضای پسابرجام با وجود برداشته شدن تحریم ها میتواند تهدیدی داخلی تلقی شود. 24)کمرنگ شدن استکبارستیزی در درون جامعه : این موضوع تا آن میزان اهمیت دارد که رهبری نیز نسبت به این مورد اعلام موضع کردند که ما همچنان با استکبار درگیر هستیم. بررسی و نتیجه گیری تحریمهای ظالمانه غرب علیه ایران این سئوال را به ذهن میآورد که اگر تحریمها به خاطر برنامه صلح آمیز هستهای ایران نیست، چرا دولت آمریکا و صهیونیسم جهانی تا این حد از ملت ایران و ادامه مسیر انقلاب اسلامی میترسند و از هر ابزاری برای مانع تراشی در این زمینه استفاده میکنند؟ شاید کاهنان اسرائیلی از وقایعی خبر دارند و استمرار حرکت ملت ایران را تهدید اساسی برای آینده سلطنت حکومتهای استکباری میدانند.هر چند گذشت زمان نتیجه این رویارویی عظیم را مشخص خواهد کرد. باید منتظر ماند و پردهای دیگر از حماسه آفرینی ایرانیان را به نظاره نشست.لذا با توجه به موضوعات فوق الاشاره میتوان مطالب ذیل را استنباط نمود. 1)آمریکا دشمن ایران بوده و خواهد بود و هیچ تغییری در دشمنی آمریکا ایجاد نشده است و آنها همچنان به دنبال براندازی و محدود کردن قدرت ایران هستند و تعامل انجام شده با ایران در راستای نیل به اهداف خودشان و استفاده ابزاری از ایران تلقی میشود. در این قالب توافق انجام شده، وسیلهای برای کاهش و متوقف کردن قدرت نرم و الهام بخش ایران بوده است. آمریکا دشمن ایران است ولی اکنون بدنبال دشمنی و یک نوع تقسیم کار و مشارکت و تعامل میباشد.آمریکاییها مسائلی مانند حقوقبشر را مطرح میکنند که اتحاد و سیاستواحدی همانند موضوع هستهای از سوی مردم در آن وجود ندارد. بنابراین آمریکا از دو بعد همکاری با حاکمیت ایران و مدیریت قدرت و افکار عمومی ایران ، قصد نفوذ در ایران را دارد و زمینه نیز مساعد است. این نکته نیز باید مورد توجه قرار گیرد که در افکار عمومی، اتحاد و یکپارچگی در مورد حضور منطقهای ایران در خاورمیانه همانند موضوع هستهای وجود ندارد.این تصور آمریکایی یعنی؛ با طراحیهای هوشمندانه در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، میتوان نفوذ و جهتدهی سیاست داخلی ایران برای تغییر رفتار خارجی را عملی کرد. آمریکا با این رویکرد، علاوه بر مهار منطقهای ایران میخواهد یکی از اهداف نظم مطلوب خود در منطقه یعنی القای ارزشهای خود را تا حدی در درون یکی از مهمترین معارضان خود محقق سازد. 2) برجام نقطه عطفی در سیاست خارجی ایران در نوع رابطه ایران با نظام بین الملل میباشد. نباید فراموش کنیم در جهانی که حوزه سیاست داخلی و خارجی توأمان و کاملا منطبق بر هم در نظر گرفته میشود آثار منفی که برجام میتواند بر سطح داخل بگذارد بایستی از سوی مسئولان جدی تلقی شود. 3) برجام نتیجه قدرت سازی ایران در چند دهه گذشته بوده است. اگر قدرت درون ساز ج.ا.ایران در چند سال اخیر نبود امروز توان مذاکره با قدرتهای جهانی وجود نداشت. بخشی از قدرت درون ساز ج.ا.ایران از تضاد و رقابت راهبردی میان ایران و آمریکا ناشی میشود. اما بخشی ازآن مؤلفههای داخلی قدرت از جمله اقتصاد مربوط میشود که با تقویت آن میتوان شرایط را برای دفع نفوذ و راههای جلوگیری از آن مهیا کرد. 4) تجارب کشورهایی که درسیاست بین الملل توانسته اند قدرت خود را افزایش دهند، نشان میدهد که همه آنها بر توانمندیهای داخلی تأکید داشته اند نه بر توافق ها و مناسبات بین المللی. ژاپن و چین نمونه های بارز دولت هایی هستند که توانسته اند از این طریق تبدیل به قدرتهای جهانی شوند. اولی بعد از جنگ جهانی دوم و دومی از دهه 1980 به بعد با سیاست جهش بزرگ. 5) دولت آمریکا به هیچوجه معتقد نیست 10 یا 15سال دیگر همه چیز به طور اتوماتیک درباره برنامه هستهای ایران حل خواهد شد. آمریکاییها میگویند آنچه مسلم است این است که برنامه هستهای ایران فعلا نیمه تعطیل خواهد شد اما اینکه در آینده چه اتفاقی میافتد، وابسته به این است که در آینده شرایط چگونه باشد. 6) دولت آمریکا پیشاپیش خود را برنده هرگونه منازعه تفسیری درباره برجام میداند، چرا که عقیده دارد ایران هرگز در استفاده از هیچکدام از مکانیسمهای داوری مندرج در برجام یا قطعنامه 2231 موفق نخواهد بود. 7) مقامهای دولتی آمریکا تردیدی باقی نگذاشتند که توافق با ایران تنها گزینه واقعی روی میز آنها بوده و در صورت عدم توافق نه تنها گزینه دیگری در اختیار نداشتهاند بلکه میدانستند همین گزینههای فعلی بویژه تحریمها را هم از دست خواهند داد. به تعبیر دیگر دولت آمریکا به این جمعبندی رسیده بود که افزایش تحریمها این بار نه فقط موجب افزایش فشار بر ایران نمیشود بلکه از طریق شکست اجماع بینالمللی عملا سرجمع فشار بر ایران را کاهش خواهد داد. دولت آمریکا عمیقا به این جمعبندی رسیده بود که گزینه نظامی یک گزینه معتبر نیست و حتی ارزش تبلیغاتی خود را هم از دست داده است. 8) تصمیمگیرندگان امور ایران در دولت آمریکا، بارها و به زبانهای مختلف تاکید کردند دولت اوباما مدتها پیش به این نتیجه رسیده بود که استراتژی باز کردن پیچ و مهرههای برنامه هستهای ایران (یا بهاصطلاح «غنیسازی صفر») کارآمد نیست و باید راهی برای کنار آمدن با غنیسازی در ایران پیدا کند. یک نکته دیگر که میتوان آن را فصل مشترک اظهارات مدافعان توافق در گفتوگوی آتشین با مخالفان دانست این است که مدافعان برجام اصرار دارند اجرای دراز مدت این توافق در ایران، محیط داخلی ایران را تغییر خواهد داد و بنابراین 15 سال دیگر، زمانی که توافق به انتهای کار خود برسد، ایرانی نوین بر سر کار خواهد بود که یا اساسا علاقهای به پیگیری برنامه هستهای نخواهد داشت یا اینکه برنامه هستهای آن دیگر یک تهدید برای آمریکا نخواهد بود. 9) برجام ، که آن نیز از اهمیتی ویژه برخوردار است، شکل گیری سه گانه ((توقعات ، ناکامی و اعتراضات)) است. نیازی به یادآوری نیست که در دو سال اخیر، و پس از تحمل دشواریهای معیشتی حاصل از عوامل پرشمار خارجی و داخلی، در لایههای آشکار و نهان اذهان شهروندان جامعه این توقع جاخوش کردهاست که حصول توافق و از میان رانده شدن تحریمهای ظالمانه نه تنها موجب از میان برخاستن آن دشواریها و سختیها میشود بلکه رفاهی پس فزونتر از سالیان پیش برای همگان به ارمغان خواهد آورد. اما، گرچه این توقع انتظار رویاگونه دلها را سرخوش خواهد کرد و کام برخی نحلههای سیاسی و فکری را در کنشهایی همچون انتخابات پیشین خواهد ساخت، لیکن از شواهد چنین پیدا است که این دلخوشی و آرزومندی دولت مستعجل خواهد بود و زودتر از آنکه در تصور و گمان بیاید جای خود را به حرمان و ((ناکامی)) خواهد داد. ناکامی نیز احساس آزار دهنده و ناخوشایندی است که تحمل آن چندان به درازا نمیکشد و لا جرم یا روبه مردگی و پژمردگی و فقدان اشتیاق مینهد و یا تبدیل به یک کنش اعتراضی و ویرانگر بیرونی میشود. در این هر دوحالت نیز میتوان پیامد انتظامی و امنیتی نشان کرد. پیامد حالت اول افزایش نرخ وقوع و شیوع انواع کنشهای هنجار ستیزانه انفعالی (نظیر انواع کجرویها و کژکارکردیها و انحرافات) است و پیامد حالت دوم فروشکستن نظم مسقر و به چالش کشیدن نهادهای حاکمیتی است. 10) اشاعه فرهنگ غرب پیامدی است که از آن میتوان سخن به میان آورد. از شواهد چنین پیدا است که با از میان برداشتن تحریم ها، امکان تعامل میان شماری از ایرانیان و جوامع غربی فزونی می یابند. از آن گذشته به نظر میرسد که در دوران پسابرجام فعالیتهای رسانه ای و فرهنگی نهادهای دولتی و خصوصی غرب به اشکال مختلف در ایران فزونی می یابد. مجموع این تعاملها و اقدامات هدفمند و برنامه ریزی شده میتواند موجب اشاعه عناصر فرهنگ غرب در جامعه ما بشود. چنین اشاعه ای زمینه ایجاد تغییرات (شناخی)، (نگرشی)، و(رفتاری) را در شهروندان ایرانی فراهم میسازد. ناگفته پیداست که بسیاری از این تغییرات مغایر ارزشها و هنجارهای جامعه خواهد بود و لاجرم ممکن است زمینههای (گسترش) و ظهور کنشهای هنجار گریزانه و قانون ستیزانه ، به ویژه اشکال مختلف نافرمانیهای مدنی را فراهم میسازد. 11) ایجاد و بسط شمول بی اعتمادی عمومی است. این بیاعتمادی بهویژه زمانی نمایانتر خواهد شد که مواعید خوشبینانه دولتیان جامه تحقق به خود بپوشد و شرایط امیدبخش وعده داده شده بسان سرابی زودگذر از میان برخیزد. آشکار است که (بیاعتمادی عمومی) شکاف ملت – دولت را ژرفا میبخشد و تراز همدلی و همزبانی ((میان این دو را فرو میکاهد)) چنین شرایطی نیز جامعه را آبستن حوادثی میسازد که در صورت چهره نمودن میتواند نظم و امنیت را با چالش روبهرو سازد. 12)مسئله مهم برجام یکی از مباحثی بود که پس از کش و قوس های فراوان خود در مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان به تصویب رسید که در این بین نباید از انتظارات و دغدغه های مردم بعد از برجام غافل شد چرا که توافقات صورت گرفته در بندبند برجام بر روند زندگی روزمره مردم و امنیت جامعه بر می گردد و همین دلیل است که باید به انتظارات و دغدغه های مردم بعد از برجام یا دوران پساتحریم احترام گذاشته و یکی پس از دیگری مشکلات را رفع کنند. 13) مبهم بودن سهم و نقش رهبری در جریان برجام برای مردم: این موضوع در سطح افکار عمومی از آن جهت حائز اهمیت است که برخی این تلقی را دارند که رهبری در تقابل با برجام بوده و دولت در جهت تصویب آن. فاصله انداختن میان مردم و رهبری که دشمن روی آن برنامه ریزی کرده ازجمله تهدیدهای داخلی محسوب میشود. 14) هر جنبش مردمی در داخل کشورها، برای موفقیت نیازمند حمایت و اعلام همبستگی خارجی است، اوباما برای جمعآوری حمایتهای مالی از مخالفان اقدام میکند. اوباما با مطرح کردن این طرح، حتی سناتورهایی چون چاک شامر را که مخالف توافق هستند، با خود همراه میکند و به آنها میگوید که در طول دوره 10 تا 15 ساله اجرای توافق وقت خود را برای کمک به تغییر نظام ایران صرف میکند.اوباما به سراغ کسانی چون میرحسین موسوی و طرفدارانش میرود، چرا که موسوی و دیگران در اپوزیسیون، شرکای بهتری در بلندمدت هستند. 15) خطر نفوذ آمریکا در مقدرات کشورمان، با چراغ سبز دولت اعتدال کاملاً آشکارگردیده وبه همین خاطر است که رهبر معظم انقلاب زنگ خطر نفوذ آمریکا را به صدا درآورد و فرمودند: «آمریکایی ها میخواهند از توافق یکه هنوز نه در ایران ونه درامریکا تکلیفش و رد یا قبول شدنش معلوم نیست، وسیله ای برای نفوذ درایران بسازند اما ما این راه را قاطعانه بسته ایم و با همه توان بالای خود، اجازه نفوذ اقتصادی ،سیاسی، فرهنگی و یا حضور سیاسی در ایران را به امریکایی ها نمیدهیم. 16) آمریکا همواره برای تنظیم روابط خود با یک کشور، پیش از هر چیز نمادهای اجتماعی و فرهنگی خود را به آن کشور صادر کرده و صنایع مصرفی را برای ایجاد وابستگی اقتصادی در یک کشور بسط داده تا وانمودکند درآنکشورسیطرهداشتهوپرچمشرادرآنبهاحتزازدرآوردهاست.این همان منافع یک طرفه است که آمریکا برای خود پیش بینی کرده و در حقیقت در تنظیم روابط خود با کشورهای دیگر درپی منافع ملی دو کشور گام برنمی دارد. 17) آمریکا نمی خواهد ایران کشوری مستقل باشد و تلاش دارد ایران را به کشوری که در اقتصاد جهانی هضم شده تبدیل کند .آنها می خواهند ایران را به کشوری تبدیل کنند که با سرما خوردن اقتصاد اروپا و آمریکا اقتصادش تب کند و با تب کردن اقتصاد آمریکا، اقتصادش بمیرد. 18) شرمندهسازی(ایران): راهبرد نانوشتهی «بازیگرشرمنده» یکی از راهبردهایی است که امریکا به وسیلهی آن تلاش میکند رفتارهای ایران در سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی، بهگونهای به نمایش گذاشته شود که ایران در سطح منطقه و بینالملل، از اعمال و اقدامات خود «شرمنده» شود تا همین موضوع به مرور موجبات «تغییر رفتار» ایران را فراهم کند. برای مثال، درعرصه ی داخلی به «نقض حقوق بشر و آزادی بیان»، «غیر دموکراتیک بودن»، «ایدئولوژیک بودن» و... متهم میکند. درعرصهی منطقهای متهم به «مداخله درامور داخلی کشورهای دیگر»، «برهمزنندهی امنیت منطقه»، «بیثبات کنندهی منطقه»، «بخشی از مشکل» و... جلوه داده میشود. درعین حال، تلاش میکند تا اینگونه اظهار شود درصورتیکه این رهیافتها از سوی ایران موردبازنگری قرار گیرد، ایران «ازحالت انزوا خارج شده»و «به آغوش جامعهی بینالملل بازمیگردد.» 19) نتانیاهو سعی دارد با پیوندزدن امتیازات جمهوری اسلامی ایران در توافق با تداوم قدرت منطقه ای، سیاست تهدید هسته ای ایران را به تهدید افزایش قدرت اقتصادی، سیاسی، منطقه ای و خروج از انزوای بین المللی تبدیل کند. رژیم صهیونیستی تابه امروز با بزرگنمایی تهدید هسته ای سعی نموده بود مسابقه تسلیحاتی در منطقه با ایران ایجاد نماید اما با این توافق، سیاست منطقه ای او به سمت القای یک توافق خوب برای ایران تغییر خواهدداد تا اینبار افزایش قدرت جمهوری اسلامی دراثر این توافق را تهدید معرفی کند و این سیاست قطعا ًفارغ از واقعیت کاهش قدرت هسته ای ایران خواهدبود. 20) حفظ چهارچوب تحریمها: سیاست کلی آمریکا، حفظ چهارچوب تحریمهاست. این موضوع میتواند یا از طریق «برداشتها و تفسیرهای نادرست» ازجمعبندی متن وین باشد یا از طریق انتقال تحریمها به موضوعات دیگری از جمله مسائل حقوق بشر یا سیاستهای منطقهای ایران یعنی حمایت ازمحور مقاومت. به همین سبب است که باراک اوباما بلافاصله بعد از جمعبندی مذاکرات در ۲۳ تیر (۱۴ جولای)، بهصراحت به این موضوع اشاره میکند و میگوید: تحریمهایی که مربوط به حمایت ایران از تروریسم، برنامهی موشکهای بالستیک و نقض حقوق بشرمیشود را حفظ خواهیم کرد. 21) ایجاد فرصت برای تحریم های بعدی : دولت آمریکا اجرای برجام را به هیچ وجه مانعی برای تشدید تحریمها علیه ایران به بهانههای تروریسم و حقوق بشر نمیداند سهل است، عقیده دارد به دلیل کاهش توان پاسخدهی ایران، دست دولت آمریکا در این زمینه بازتر هم خواهد شد. 22) گزارش 11 آذر آژانس که بلافاصله با سوت و کف صهیونیست ها و آمریکایی ها همراه شد، بر یک سری ادعاهای دروغین مبتنی بر اسنادی جعلی یا صحه گذاشته و یا درباره آنها مبهم گویی کرده است. این گزارش ادعا می کند ایران تا پایان 2003 یک سازمان (Organizational Structure) برای فعالیت های مرتبط با سلاح هسته ای داشته است، چاشنی های EBW که ایران تولید کرده در سلاح هسته ای کاربرد دارد و البته کاربردهای دیگری هم دارد، تکنولوژی MPI که ایران بدان دست یافته، دارای ویژگی های مرتبط با سلاح هسته ای است و البته یک سری کاربردهای محدود دیگری هم دارد، درباره سیلندر تست بمب ادعایی گفته است سیلندر آنجا که ما رفتیم نبود اما نمیتوانیم بگوئیم چیزی نبوده، ادعا شده ایران مدل های کامپیوتری سلاح هسته ای را طراحی کرده و محاسبات فنی مربوطه را انجام داده، و سرانجام اینگونه جمع بندی شده که ایران تا سال 2009 یک سری مطالعات علمی در رابطه با تولید سلاح انجام داده و تلاش کرده به تکنولوژی های لازم مربوط به تولید سلاح دست یابد! جالب اینکه برای هیچ کدام از این ادعاها، کمترین سندی ارائه نشده و "دیکته سیاسی" برازنده ترین عنوان برای این گزارش است. اما پرسش ما از دوستانی که می گویند جنبه های سفید این گزارش بر جنبه های سیاه آن می چربد این است که دقیقا کجای این گزارش سفید است؟ مگر غیر از این است که آژانس رسما در این گزارش کلمه "احتمالی" را از عبارت"ابعاد نظامی احتمالی" برداشته و MD را جایگزین PMD کرده است؟ این گزارش، برخلاف هدف ترسیم شده آقای روحانی از توافق برجام، نه تنها دروغ سلاح هسته ای را افشا نکرده، بلکه بر ادعاهای دروغ صحه گذاشته و سناریوی غرب را به این شکل تکمیل کرده است: ایران به دنبال بمب بوده است؛ به این خاطر تحریم شده است؛ تن به مذاکره داده و محدودیت ها و نظارت های بی سابقه ای را پذیرفته واز NPT رسما استثنا شده است؛ به خاطر این محدودیت ها، برخی تحریم ها تعلیق شده و هرگاه ثابت شود اقدامات گذشته ایران ادامه دارد، تحریم ها بازخواهد گشت! شورای حکام یحتمل قطعنامه صادر کرده و خواهد گفت که موضوع ابعاد نظامی برنامه هسته ای ایران روشن شد و دیگر نیازی به ادامه کند و کاو گذشته نیست و کسانی این دستاورد عظیم جدید را جشن خواهند گرفت. اینها می خواهند اینگونه "پایان" پرونده PMD را اعلام کنند و آن را "ببندند". 23) آمریکاییها به این نتیجه رسیدند که با ادامه تحریمها و تضعیف ایران مسیر را برای بازگشت تروریسم به غرب هموار خواهند کرد. از اینرو با توافق هستهای تلاش دارند ج.ا.ایران را از یک مانع به یک وسیله برای مقابله با تروریسم تبدیل کنند. آنها این امید را دارند که در درازمدت و با درگیر شدن ایران با تروریسمها، توان ایران نیز کاهش پیدا میکند. در واقع رهنامهی آمریکا در مورد خاورمیانه به این شکل است ((تنها در منطقه خاورمیانه، نمیتوان یک دولت را در گوشهای تقویت کنیم بدون اینکه همزمان دشمن شما هم تقویت نشود. نمیتوان با دشمن درگیر شد،بدون اینکه همزمان دوستان شما هم تضعیف نشوند. از طرف دیگر چون بازیگران هویتهای متفاوتی دارند، ممکن است در اثر دخالت آمریکا متحدان قدیمی به دشمنانی جدید مبدل شوند. بنابراین اوباما تصمیم گرفت به جای نفوذ سخت و درگیری مستقیم، از بازیگران منطقهای استفاده کند. این موضوع خطر بسیار بزرگی برای ایران است. 24) تأکید آمریکا از تفکیک برجام با مسائل سیاسی این است که ایران این اشتباه راهبردی را مرتکب و نقش مکمل طرح آمریکاییها را بازی کند. این تغییرات از سیاست خارجی آمریکا رویکردی رهنامهای بود که در اسناد بالادستی آمریکا مانند 2015 NATIONAL SECURITY STRATEGI و NATIONALMILITARI STRATEGI 2015 منعکس شده است.مطابق مطالب بیان شده در NATIONAL SECURITY SESTRATEGI2015 توان تعامل آمریکا در منطقه خاورمیانه از توان عملیاتی این کشور قدرتمندتر و مؤثرتر خواهد بود و آمریکا به جای مقابله با دشمنان در میدان نبرد، میبایستی به تعامل با آنها بپردازد. رهنامه اوباما برهمین مبنا شکل گرفت و پایه و اساس این رهنامه همکاری با ایران است. در واقع، آمریکا به دنبال مقابله با تروریسم تکفیری نیست و روشهای نظامی این کشور راهکار مناسبی برای مقابله با تروریسم نیست. آمریکا تنها در صورت عبور داعش از خطوط قرمز (اقدامهای تروریستی در اروپا و آمریکا و مقابله با کردها) به مقابله جدی با این گروه میپردازد. از طرف دیگر اتخاذ سیاستهای دوگانه ترکیه (به عنوان متحد آمریکا) در مقابله با کردها و تقویت داعش، موجب سردر گمی آمریکا شده است. بنابراین هدف آمریکا مدیریت و استفاده از داعش به عنوان ابزاری برای موازنه قدرت در منطقه است. رهنامه اوباما موجب شده است که ایران در حال پرداخت هزینه با آمریکاییها از این موضوع منتفع شوند. 25) آمریکا قدرت ایران را پذیرفته و به این نتیجه رسیده که با جنگ سخت، نمیتوان قدرت ایران در حالی که توافق چنین تهدیدی را متوجه قدرت دفاعی کشور میکند، از سوی دیگر نیز بلوف تهدید نظامی ایران که همواره از سوی مقامات آمریکایی به عنوان یکی از گزینههای روی میز مطرح میشده امروز نه تنها پایان نیافته بلکه بیشتر و شدیدتر مطرح میشود!این همه در شرایطی است حتی اگر برداشته شدن و رفع تحریمهای هستهای را نیز مفروض بدانیم –کهبراساسبرجامچیزیشبیهمحالاست!واشنگتنتصمیمداردتحریمهای برداشته شده و یا معلق را با تحریمهای حقوق بشری و با بهانههای متنوع جایگزین کرده و جبران نماید!را کاهش دهد. بنابراین سعی در مدیریت قدرت ایران دارد. 26) ارتقا سطح جنگ نیابتی کنونی علیه جمهوری اسلامی ایران: اصلی ترین بخش راهبرد آمریکا ایجاد یک جنگ نیابتی جدید علیه جمهوری اسلامی است. منطقه امروزه شاهد جنگ نیابتی با مدیریت محور ارتجاع عربی و سازش در منطقه است که هزینه های بسیاری هم برای تمامی محورها در منطقه داشته است و به قاطع می توان پیروز این جنگ نیابتی را رژیم اشغالگر قدس دانست.امروز سیاست های خباثت آلود استکبار در منطقه ی ما ایجاد جنگ های نیابتی است؛ برای منافع خودشان، کشورهای منطقه را یا گروه هایی در داخل کشورها را تحریک کنند و وادار کنند که به جان هم بیفتند و آن ها منافع خودشان را دنبال کنند. 27) یکی از جنبههای مهم سیاست فعلی امریکا، رهبری ائتلاف ضد داعش است که میتوان از دو منظر به آن نگریست. 1- چرخش به شرق: به این معنی که امریکا در کنار حفظ توجه خود بر منطقه خلیج فارس، از تمرکز بر سایر نقاط خاورمیانه و بویژه مناقشه اعراب و اسرائیل خواهد کاست و نیروهای آزادشده از این تغییر سیاست را عمدتاً به دریای چین برای مقابله با تحرکات و احتمالی و تهدیدات چین به عنوان مهمترین و قویترین رقیب امریکا در دهههای آینده به کار خواهد بست. البته با وجودی که «دولت اوباما در نظر داشت به منظور مهار چین، سیاست استراتژیک امریکا را از خاورمیانه به شرق آسیا منتقل نماید، اما تحولات پی در پی خاورمیانه و بویژه قدرتگیری داعش، فعلاً این برنامه را متوقف کرده است.» با این حال، طبیعی است که دولت امریکا تمایلی برای درگیریهای جدی طولانی مدت در خاورمیانه نداشته باشد.2- سیاست هدایت از پشت : عمدتاً تحت تأثیر جو ضدامریکایی شدید در جریان انقلابهای عربی ٢٠١١ به بعد اتخاذ شد، چرا که بررسیها نشان میداد حضور آشکار امریکا و ارتش این کشور در تهاجم و مداخلات نظامی در خاورمیانه و سایر نقاط جهان نقش مهمی در تحریک افکار عمومی بر ضد امریکا و سربازان این کشور ایفا میکند. لذا اوباما با اتخاذ سیاستهایی مبنی بر خروج نیروهای امریکایی از عراق و افغانستان، کلاً از اعزام نیروی رزمی زمینی به مناطق درگیری بویژه در خاورمیانه بشدت پرهیز میکند و ترجیح میدهد بخش عمده هزینههای مادی و انسانی چنین مداخلاتی را برعهده متحدین خود بگذارد. رهبری اتحاد ضد داعش متشکل از کشورهای همسو، استقبال از تشکیل نیروهای واکنش سریع شورای همکاری خلیج فارس در اجلاس کمپ دیوید و همین طور استقبال اشتون کارتر وزیر دفاع امریکا از تشکیل ارتش متحد عربی با مشارکت مصر، اردن و کشورهای ثروتمند نفتی حوزه خلیجفارس برخی از جنبههای این استراتژی است. 28) نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی در سفر اخیر خود به لندن صریحا گفت که برخی مقامات عرب در جلسات پنهانی «دولت یهودی اسرائیل» را به رسمیت شناختهاند! در چنین شرایطی اگرچه واحدها ثابت باقی ماندهاند اما کنش متقابل دو عنصر مهم در سیستم منطقهای غرب آسیا یعنی عربستان و اسرائیل همگرایانهتر شده و این یعنی یکی از اهداف نظم مطلوب آمریکا برای منطقه که امنیتسازی برای اسرائیل است، بیشتر از قبل محقق شده. 29) نزدیکی اعراب و اسرائیل به یکدیگر، میتواند علاوه بر اینکه امنیت اسرائیل را بیشتر از قبل تامین میکند، در مهار ایران نیز موثر واقع شود. در شرایط کنونی، قاعده افزایش روابط عربستان و اسرائیل، یک ادراک تهدیدمحور نسبت به ایران است. این ادراک پیش از این در یک سطح حداکثری در اسرائیل وجود داشت اما با آغازمذاکرات هستهای ایران و 1+5 ، در پیش گرفتن الگوی تعاملی از سوی ایران با آمریکا در پرونده هستهای و همچنین نقشآفرینی منطقهای ایران، چنین ادراکی در عمده کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نیز تقویت شده و همین عامل، موجب نزدیکی بیش از پیش عربستان و اسرائیل میشود. با تغییر قواعد و کنشهای متقابل در روابط اعراب و اسرائیل، آمریکا میتواند یکی از مهمترین اهداف نظمِ مطلوب خود در منطقه را بیشتر از قبل تقویت نماید. بر همین اساس، الگوی رفتاری آمریکا در قبال اعراب، بیشتر از قبل مبتنی بر همکاری خواهد شد. 30) آمریکاییها بهشدت در تلاشاند تا توافق با ایران را سکوی امنیت رژیم صهیونیستی معرفی کنند. «المانیتور» به نقل از یک مقام وزارت خارجهی آمریکا میگوید: قصد داریم بر ایرانیها فشار وارد کنیم تا آنها روند افزایش آشوبها در منطقه را از طریق کمک به حزبالله و حماس متوقف کنند . لذا آمریکاییها با استمساک به راهبرد نانوشتهی شرمندهسازی ایران بهدنبال وادار کردن این کشور به «عادیسازی» رابطه با اسرائیل هستند. این موضوع بهصراحت در گفتههای مقامات غربی و بهخصوص آمریکاییها مشهود است. اوباما نیز در مصاحبه با وبسایت «میک» به این موضوع اشاره کرد و میگوید در داخل ایران باید گذار صورت بگیرد، حتی اگر تدریجی باشد. گذاری که طی آن درک شود که شعار مرگ بر آمریکا و انکار هولوکاست توسط رهبران ایران و تهدید اسرائیل به نابودی و دادن اسلحه به حزبالله (گروهی که در فهرست تروریستی قرار دارد) و کارهایی از این دست، از ایران در چشم بخش اعظم جهانیان، کشوری طردشده میسازد. 31) مردم وقتی ببینند که دولت تدبیر و امید توانسته است بر اساس شعارهای خود عمل کند و به آنها جامه عمل بپوشاند، سعی میکنند مجلسی هم فکر با دولت را تشکیل دهند تا دو قوه مجریه و مقننه در کنار هم سیاستهای دولت را در کشور اجرایی کنند معمولا در جریان رقابتهای انتخاباتی در ایران، رای مردم بر اساس مسائل داخلی و مشکلات اقتصادی شکل میگیرد اما به نظر میرسد در اسفندماه 94 و در جریان انتخابات مجلس دهم، توافق هستهای نقش مهمی در رای مردم دارد. میشود گفت که برای اولین بار سیاست خارجی، نقش مهم در انتخابات در ایران دارد. اجرایی شدن توافق هستهای میان ایران و کشورهای 1+5، باعث میشود رای مردم در انتخابات سمت و سویی خاص بگیرد. بسیاری از مردم منتظر اجرایی شدن این توافق هستند و منتظر اینکه تاثیر این توافق بزرگ را در زندگی خود مشاهده کنند. آنها میخواهند ثبات را در جامعه ایرانی ببینند. آنها حتی امروز نیز شادی خود را از این توافق پنهان نمیکنند و از اینکه میبینند شرکتها و کارخانههای خارجی به ایران می آیند، خرسند هستند.همین مسئله میتواند رای آنان را به سمت نمایندگان طرفدار دولت سوق دهد. [1]- سانتریفیوژ [2]-سانتریفیوژیا گریزانه به ماشینی مخطروطیشکل گفته میشود که در چرخه تولید انرژی هستهای، امکان غنیسازی اورانیوم را فراهم میآورد.
|