مفاخر آشکار و مصائب پنهان کشور از زبان روحانی 

دومین سالگرد رحلت آقای هاشمی رفسنجانی را به مردم شریف ایران اسلامی ، خانواده و وابستگان ایشان تسلیت میگویم و برای ایشان از درگاه خداوند متعال غفران واسعه الهی را خواستارم. در مراسم سالگرد وفات آقای هاشمی ، آقای روحانی رئیس جمهور کشورمان در چند محور پیرامون آقای هاشمی سخنانی بیان داشتند که در فضای مجازی  مورد نقد قرار گرفته و تمجیدها و تخریب هایی را در پی داشته است. کشور در شرایط فعلی نیاز به وحدت و عبور از مشکلات و تصمیمات اشتباه کارگزارانی که به سبب سیاسی و عقده های شخصی بر نظام تحمیل گردیده میباشد، با خاطره  درمانی و امید درمانی مشکل کشور حل نمیشود، اراده قوی با روحیه جهادی و انقلابی در پرتو وحدت و دوری از انشقاق و دو قطبی نکردن جامعه میتوان بر مشکلات فائق آمد. آقای روحانی در مجلس ترحیم آقای رفسنجانی طوری از ایشان تعریف و تمجید کردند که گویی تمام پیروزی ها در طول انقلاب اسلامی منحصرا" مربوطه به آقای هاشمی است و آنچه که امروز نیز موجود دارد از قبیل، مصائب اخیر کشور من جمله ، انشقاق درجامعه ، ادامه جنگ و خوراندن جام زهر، امنیتی کردن اهداف انقلاب اسلامی در شرایط حادث شده ، از دست دادن قدرت هسته ای و اعمال تحریم ها ، تضعیف توان دفاعی کشور و ..... مربوط به کسانی است که نه نامی دارند و نه نشانی و شاید به طور نامحسوسی میخواهد گفته شود اینها هم مربوط به آقای هاشمی است و شاید این بزرگترین جفا به انقلاب اسلامی باشد.

عبور اصلاح طلبان از روحانی

• در مراسم دومین سالگرد وفات آقای هاشمی، آقای روحانی گلایه خود از اصلاح‌طلبان را ابراز کرد. این روزها اصلاح طلبان دولت روحانی را با شدیدترین الفاظ نقد کرده و برخی نیز عبور از روحانی را کلید زدند. برگزاری جلسه دولت روحانی با اصلاح طلبان مثمر ثمر واقع نشد و برخی وزرا مانند آخوندی و قاضی‌زاده هاشمی از دولت استعفا دادند و شاید هم این استعفاها ادامه داشته باشد.

به نقل از فائزه هاشمی، اصلاح‌طلبان به شعارهایشان پایبند نبودند، آدم‌ها وقتی در ضعف و اقلیت هستند با هم متحد می‌شوند اما خاصیت قدرت این است که وقتی آن را به دست می‌آوری اتحاد از بین می‌رود، چون دیگر احساس نمی‌کنیم به همدیگر نیاز داریم. اصلاح‌طلب‌ها تا آنجایی که به یکدیگر نیاز داشتند برای اینکه بتوانند رای مردم را بگیرند و جایگاهی که می‌خواهند را پیدا کنند، متحد بودند اما بعد از اینکه پیروز شدند، برخی از آنها اصول و اهداف خود را فراموش کردند.

آقای روحانی همزمان با حملات شدید اصلاح‌طلبان به دولت وی، از حملات تندروها و بی‌وفایی‌ها به خود ابراز ناراحتی کرد. ایشان از بی‌وفایی ها صحبت کرد و از فاصله گرفتن برخی ها از دولتش حرف زد. در دهه ۷۰ بود که اوج مقاله‌ها علیه هاشمی در روزنامه‌های زنجیره‌ای اصلاحات مانند؛ سلام بر روی گیشه می‌رفت و آقای روحانی به همین مقاله‌ها اشاره‌ای کرد و پای  تندروها و افراطیونی را به میان آورد که در فضای مجازی علیه اعتدال مطالب می‌نویسند. او گفت باید از هاشمی اعتدال را یاد بگیریم و نباید هدف را از یاد ببریم. امروز روز سختی است و دشمن با همه توان برای اعمال فشار سیاسی و اقتصادی به میدان آمده، مطمئناً با وحدت، اتحاد و صبر و حوصله و پیروی از راه هاشمی، می‌توانیم راه و انقلاب خود را حفظ کنیم. اگر بخواهیم در دوران انقلاب، مجسمه‌ای از اعتدال بسازیم، تندیس هاشمی، تنها نماد برای آن است چرا که او همواره با افراط و تفریط مخالف بود و اعتدال را به ما آموخت و  او پدر تفکر اعتدال و اساس امید در کشور بود.

• روزگاری اختلافات و بی‌مهری‌های اصلاح طلبان به آقای هاشمی به حدی رسید که وی در انتخابات مجلس ششم در جایگاه سی‌ام تهران قرار گرفت و با انتقادهای شدید اصلاح‌طلبان مجبور به کناره‌گیری از مجلس شد. آقای روحانی در دولت فعلی با اوج انتقادها و فشار از سوی اصلاح‌طلبان مواجه است. سخنان آقای روحانی با دلخوری عنوان می شد بطوری که صحبت‌هایش ‌شباهت زیادی به انتقادهای آقای هاشمی در دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ از اصلاح‌طلبان داشت. در آن زمان تندرو های اصلاحات ، احزاب مشارکت ، مجاهدین انقلاب اسلامی و چپگراها، به آقای هاشمی تاختند و به او لقب عالیجنابان سرخ‌پوش و خاکستری دادند. چه زیبا سخن که؛ انسانها وقتی که در شرایط ضعف قرار میگیرند تقاضای با هم متحد شدن را میدهند، اما وقتی به قدرت میرسند اتحاد را یاد میبرند.

 کرسی ریاست مجلس اول و تواضع امام خامنه ای

• آقای روحانی؛ در مجلس اول نظر اکثریت قاطع این بود که آقای خامنه‌ای رئیس اولین دوره این مجلس باشند، اما آقای خامنه‌ای در آن جلسه صحبت و تأکید کرد که در این شرایط بسیار سخت، هاشمی بهترین کسی است که می‌تواند برای ریاست مجلس انتخاب شود و به گونه‌ای سخن گفت که نظرش مورد قبول جمع قرار گرفت.
• این اقدام نشان از تواضع و بزگواری مقام معظم رهبری بوده است.

رحلت امام و دل نگرانی های احساسی

• آقای روحانی؛ روزی که امام درگذشت، ما یکپارچه گریه کردیم. چند دقیقه بعد هاشمی گفت‌ بلند گریه نکنید، او احساس می‌کرد که همه بار کشور بر دوش او است. من با آقای خاتمی در حال تهیه اعلامیه فوت بودیم که به من نهیب زد و گفت‌ بلند شو و فوری به همه نیروهای مسلح بگو که صد در صد آماده باشند، حتی به خانواده‌ امام هم گفت‌ حق ندارید بلند گریه کنید.
• وقتی که کشور صاحب و ارکانی دارد مگر آقای هاشمی چه فکری میکرده که چنین احساسی داشته، چندین مسئول کشوری و لشکری بودند و ایشان نباید دغدغه ای میداشتند. آماده باش در برابر بروز تهدید و یا وقوع بحران میباشد ، در آن زمان هیچ تهدیدی احساس نمی شد و مردم از تمام مسئولین جلوتر و دلسوخته تر بودند و با همت و پشتیبانی همان مردم بهترین شرایط ایجاد و مراسماتی با شکوه برگزار گردید. آماده باش نیروهای مسلح مانند اکثر کارهایی که با نگاه افراطی و احساسی بوده فضای امنیتی بر کشور حاکم میگردید ، همانطور که در دهه هفتاد و هشتاد ایجاد فضای امنیتی ملموس تر بود. 

آغاز و پایان جنگ تحمیلی

• آقای روحانی؛ اهداف مهم جنگ این بود که فرصت جهانی انقلاب را از ما بگیرند و کشور را به جای تمرکز بر فرصت توسعه و ساختن به جنگ مشغول کنند.آقای هاشمی از سال ۶۲ به بعد به دستور امام و البته به پیشنهاد مقام معظم رهبری، فرمانده جنگ شد و تا پایان دوران دفاع مقدس، این مسئولیت را بر عهده داشت. خیلی ها فکر میکردند باید جنگ می کردیم برای جنگ، ولی هاشمی می دانست باید بجنگیم برای صلح. یکی از پیچیده‌ترین مسایل استراتژیک در دنیا نحوه پایان دادن به جنگ است. در مسایل جنگ سیاسی و اقتصادی هم همین‌طور است؛ این هنر نیست که در جنگ اقتصادی چه کاری انجام دهیم و در جنگ سیاسی بخواهیم با دنیا بجنگیم بلکه هنر این است که چگونه به جنگ پایان دهیم. هاشمی استراتژیست و سیاستمداربود و این در حالی است که بسیاری از کسانی که سیاست می‌فهمند، استراتژیست نیستند.
• استراتژی بسیار جالبی داشتند مبنی بر اینکه باید بجنگیم برای صلح. صحبت های آتشین ایشان در اعزام به جبهه ها و جنگیدن با صدام از تریبون های نماز جمعه هیچ وقت فراموش نمیشود، اما پس از جنگ تحمیلی و پذیرش قطعنامه 598 و خورانیدن جام زهر به حضرت امام چه شد که پس از آن، تسلیم شدن را با جنگ با دشمن در برابر خواسته هایآنان پذیرفتیم و با تعهدات خود مجوز هرگونه اقدام نظامی را به دشمن دادیم ، نمونه بارز آن توافق هسته ای در دهه هفتاد، اوایل هشتاد و دهه نود میباشد. پاسخگوی این اشتباهات تاریخی کیست؟

انتخاب رهبری در مجلس خبرگان رهبری

• آقای روحانی؛ روز رحلت امام کسی که توانست موضوع رهبری را به سرانجام برساند هاشمی بود. پس از ارتحال امام راحل، هاشمی جایگاهی داشت که احساس می‌کرد، تمام مسئولیت کشور بر دوش او آمده است، کسی که پس از رحلت امام مجلس خبرگان را جمع کرد و موضوع رهبری را به سامان رساند، ‌هاشمی بود و اگر او در آن جلسه نبود، بحث رهبری به اشکال مختلفی که در آن دوران مطرح بود، به نتیجه نمی‌رسید. در آن روزها نظرات در خصوص رهبری فرد یا شورایی متفاوت بود. کسی که روز بعد از ۱۴ خرداد مجلس خبرگان را جمع کرد هاشمی بود. اگر هاشمی نبود معلوم نبود بعد از ۱۴ خرداد چه می‌شد. آیت‌الله هاشمی همواره از هر منصب و جایگاهی که در آن قرار گرفت برتر و بالاتر بود.
• آنچه را بیاد داریم اینکه در آن مقطع آیت الله مشکینی رئیس مجلس خبرگان بودند. در آن جلسه آقای هاشمی شورای رهبری را مطرح و یاداشتی از طرف یکی از اعضا به هیئت رییسه داده میشود تا آقای هاشمی نقل قول منتسب به حضرت امام در خصوص رهبری آینده را بیان کند اما آقای هاشمی از طرح نامه خودداری می‌کند. سه مرحله با ترفندهای مختلف شورای رهبری به رای گذاشته می شود و رای نمی آورد. پس از آن رهبری فردی مطرح میشود که هر کس فردی را معرفی کند و دوباره طی یاداشتی خواستار نقل قول حضرت امام توسط آقای هاشمی می شوند که بازهم خودداری میشود که نهایتا در پی عدم بیان نقل قول حضرت امام همراه با اعتراض، فضای جلسه به اجماع بر روی گزینه فردی قطعی و نظر حضرت امام توسط آقای هاشمی بیان میگردد و النهایه آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران انتخاب میشوند. و ذکر این مطلب که آقای هاشمی همواره از هر منصب و جایگاهی که در آن قرار گرفت برتر و بالاتر بود در همان زمان هم این شائبه وجود داشت که رهبری از آن کسی است که بیشتر احساس میکرده فشار کشور بر دوش میباشد و اختلافات و نفاق و تفرقه افکنی از همان زمان شروع شد اما به لطف الهی، درایت و بصیرت مقام معظم رهبری انقلاب اسلامی جشن چهل سالگی خود را در پیش دارد و انقلاب به مثابه جوانی دلیر و برومند طی طریق خمینی کبیر (ره ) می نماید.

ظهور و افول قدرت هسته ای  

• آقای روحانی؛ آقای هاشمی بنیان‌گذار فناوری هسته‌ای بود چرا که او اولین کسی بود که دستور ورود سانتریفیوژ به کشور را داد و با مقامات بالارتبه پاکستان مذاکراتی انجام داده بود و هر کس در این کشور جز هاشمی از فناوری هسته‌ای سخن بگوید، نادرست گفته است. آقای هاشمی بعد از انتخابات ۹۲، بسیار نگران سرنوشت مذاکرات هسته‌ای بود و به طور مداوم و مرحله به مرحله آن را دنبال می‌کرد. هنگامی که برجام به ثمر رسید آقای هاشمی به من گفت: فلانی من حالا دیگه راحت میمیرم. شما سایه جنگ را از سر کشور برداشتید!! به واسطه توافق ایران، تحریم‌های نظامی که دائمی بودند، به حالت تعلیق درآمدند و تا چند سال دیگر این تحریم‌ها نیز از بین خواهند رفت.
• خداوند به ایشان خیر دهد که بدنبال هسته ای کردن کشور بودند. مطلع هستیم که در همان اوایل که سانتریفیوژهای آلوده خریداری شد با افشای اطلاعاتی از سوی عوامل لیبرال در مجلس ششم و منافقین با حضور آژانس استفاده از گریزانه های آلوده تایید و بحث عدم فعالیت هسته ای و توافق ظالمانه به ایران تحمیل شد. مسئولیت آقای هاشمی در تحمیل برجام به ایران و کوتاه آمدن دولت یازدهم، ایشان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بودند و وظایف مجمع نیز به استناد بند1 اصل 110 قانون اساسی مشخص میباشد، ضرورت پیگیری بر چه اساس بوده ، آیا مانند زمان فوت حضرت امام احساس میکردند تمام فشارها بر دوش ایشان میباشد؟ آیا خود را همه کاره نظام میدانستند؟ آیا اینگونه اقدامات ندای حاکمیت دوگانه و تعارض در تصمیمات کلان نظام نبوده؟ اینکه پس از توافق تحمیلی برجام آقای هاشمی گفته اند حالا راحت می میرم ف قبلا" در سال ۹۲ شنیده بودیم وقتی آقای روحانی را از صندوق‌های رای درآوردند گفته بودند حالا دیگر می‌توانم راحت بمیرم ، لذا این اظهارات چه دردی از دردهای مردم کشور را با گرانی های سرسام آور و فشار های اقتصادی کمرشکن که افراد بی بضاعت هر روز چند بار در مقابل زن و فرزند خود از خجالت می میرند و زنده میشوند مداوا میکند؟ آیا رواست که راحت جان دادن را برای خود بخواهید و بفکر دیگران نباشید؟ راستی پاسخگوی این همه بدبختی ها و فلاکتها کیست؟ اینکه گفتند شما سایه جنگ را از سر کشور برداشتید، کدام جنگ ؟ ! نظریه پردازان آمریکایی از قبیل بیل کریستول از نومحافظه کاران آمریکا با رد امکان حمله نظامی آمریکا به ایران و اینکه  آمریکا به حمله نظامی فکر نمی کند و گفته ما امیدواریم که بتوانیم جنگ را به راه های سیاسی و دیپلماتیک هدایت کنیم و همچنین تیمرمن کنت، عضو عالیرتبه سازمان سیا، کلید اصلی برای ایجاد تغییر بنیادین درسیاستهای ایران را از بین بردن خصوصیات انقلابی ایران میداند نه جنگ! و تغییر را از طریق نفوذ روحانیون برای تهی کردن عقاید انقلابی از درون میداند، لذا چرا این همه اصرار بر ذکر برداشتن سایه جنگ میدانید و میدانند،  ذکر این مطلب نادرست در شرایطی است که رهبرمعظم انقلاب فرمودند حضور مردم سایه جنگ را از کشور رفع کرده، نه مسئولین، لذا استفاده از این تعبیر که سایه جنگ را برداشتید آیا نشان از ندای حاکمیت دوگانه به دشمنان انقلاب اسلامی و جنگ روانی بر علیه خودی نمیباشد؟ بطور کلی بنظر میرسد که با اعلام اینگونه موارد، قصد محوریت قرار دادن خود برای نجات کشور در سالهای 92 و 96 می باشد.

مصادره قدرت دفاعی

• آقای روحانی؛ قدرت دفاعی، فناوری و اعتدال امروز ایران از یادگاران آقای هاشمی است، این هاشمی بود که موشک را در ایران ساخت. برنامه های موشکی میراث آقای هاشمی هستند! موشک امروز وسیله دفاعی ماست و به آن افتخار می‌کنیم و در هفته‌های آینده با موشک‌های ساخت خود دو ماهواره جدیدی را به فضا خواهیم فرستاد. با پایان محدودیت زمانی برنامه موشکی ایران در چارچوب توافق هسته‌ای و قطعنامه ۲۲۳۱ کمتر از دو سال آینده تمام تحریم های نظامی کشور برداشته می‌شود.
• اینکه پدر موشکی ایران آقای رفسنجانی باشد یا هر فرد دیگری ، توئیت معروف " دنیای فردا دنیای گفتمان است نه دنیای موشک " مربوط به چه کسی میباشد؟ آیا کسی جز آقای هاشمی است؟ یا اینکه آقای هاشمی زمانی که برای دولت دوم اعتدال تعیین تکلیف می‌کرد و آرزو داشت که دولت دوازدهم، قوای نظامی کشور را تعطیل و به تولید بپردازد و آقای روحانی هم ضمن اینکه اعلام کرد توان پرداخت حقوق به دو ارتش را ندارد، بودجه نیروهای مسلح را کاهش داد و بجای انجام وصیت ایشان و خرج کردن بودجه کشور در بخش تولید و صنعت، آن را خرج واردات کود انسانی ، خودروهای اشرافی ، اشرافی‌گری ، تشریفات کاخ ریاست جمهوری و شرکت‌های دولتی نمود و حالا هم ضمن تهدید دولت فرانسه که گفته ایران بلافاصله تمام فعالیت‌های مرتبط با برنامه موشک‌های بالستیک که امکان حمل کلاهک هسته‌ای دارند را متوقف کند زیرا  برنامه موشکی ایران با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت مطابقت ندارد و از طرفی در توافقنامه ۲۲۳۱ گفته شده؛ تحریم‌های مربوط به فناوری موشک‌های بالستیک به مدت ۸ سال پابرجا خواهندماند و این در شرایطی است که تمام اعضای 1+5 در برجام باشند، چگونه در دو سال آینده تمام تحریم های نظامی کشور برداشته می‌شود جای سئوال میباشد! . علیهذا اگر پدر موشکی ایران آقای رفسنجانی است چرا آینده نگری نکرده و کاری کرده که کشور تحریم و بقول لیبرالها در آستانه جنگ قرار گیرد؟ لذا خوب میدانید که برنامه موشکی ایران توسط مردم و اکثر گروه های سیاسی بجز لیبرالها در جمهوری اسلامی پشتیبانی می شود و حتی این قدرت دفاعی توانسته در شرایط خاص مخالفان سیاسی را نیز متحد کند. برنامه هسته ای عامل غرور ملی ایران اسلامی است که در این رابطه تاکنون فشارهای سختی به کشور تحمیل شده است.

گفته ها و ناگفته های انتخابات

• آقای روحانی؛ نقش آقای هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶، بسیار مهم و اساسی و در انتخابات ۹۲، استثنایی بود. توصیه‌ها و تأکیدات آقای هاشمی در سال ۹۵ درباره ضرورت حضور در انتخابات سال ۹۶، جای ایشان در آن انتخابات باشکوه و حضور مردم بسیار خالی بود و هیچ روز سختی امروز در دولت وجود ندارد که ما این احساس را نداشته باشیم که دولت یک پناهگاه و حامی بزرگ را از دست داد.
• آقای هاشمی در سال ۹۲ از سوی شورای نگهبان احراز صلاحیت نشد و اقای روحانی را وارد کارزار انتخاباتی کرد و ایشان به‌ عنوان دست راست آقای هاشمی شناخته ‌شد. خیلی از رای دهندگان براساس توصیه آقای رفسنجانی به ایشان رای دادند و آنچه که ما شنیدیم آقای هاشمی قبل از فوتشان در جلسه ای گفته بودند که آقای روحانی تنها ۳ درصد رأی داشته و حمایت‌های او بوده که توانست رئیس‌جمهور شود و این حمایتها در شرایطی بود که آقای روحانی وعده هایی به مردم دادند که تاکنون عملی نشده و مردم در شرایطی بحرانی قرار دارند که با این تفاسیر مسبب اصلی این شرایط بحرانی آقای هاشمی است. ای کاش آقای روحانی اشاره ای هم به انتخابات سال 88 میکرد که چه کسانی بزرگترین مشارکت سیاسی مردم در انتخابات 88 را به فتنه ای بی بدلیل در تاریخ اسلام تبدیل و چه خسارت هایی را به کشور و مردم تحمیل کردند.