در حالی که مردم با سخت ترین شرایط اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند آقایی گفته است؛ " رقیب اصلاحات نمیتواند پاسخگوی مطالبات مردم باشد" !!!
وی در ادامه گفته است؛ کسانی که شبانه روز در تبلیغات خود به دنبال القاء ناکارمدی جریان اصلاحات هستند حداقل این شجاعت را داشته باشند و بگویند زمانیکه خود در راس کار بودند چه دستاوردهایی داشتند؟ و کسانی که در انتخابات سال ۸۴ و ۸۸ از نامزد انتخاباتی خود در انتخابات ریاست جمهوری حمایت کردند چرا حاضر نیستند از عملکرد کاندیدای مورد حمایت خود دفاع کنند؟ استاد فرهیخته، واقعا" در شرایط فعلی که همه باید با وحدت داخلی دولت را یاری، مفسدین اقتصادی را شناسایی و معرفی کرد تا اوضاع نابسامان اقتصادی سامان داده شود ، با طرح چنین مسائلی که سبب انحراف افکار عمومی و انشقاق در جامعه میشود چه اهدافی را دنبال میکنید؟شرایط فعلی جامعه چه ارتباطی با نقش رقبای اصلاح طلبان در شرایط مهندسی شده بحران اقتصادی امروز در کشور دارد.؟!؟!آیا با بیان چنین مطالبی قرار است عملکردتان را با دوران دولت دکتر احمدی نژاد مقایسه و هرجا ناکارآمدی داشتید ، فرافکنی و شرایط را به دوره های قبل ربط داده و افکار عمومی را منحرف کنید؟برادر گرامی، وقتی با دولتی که جریان و تفکر اصلاح طلبی محض و حتی شدید تر از آنچه در مرامنامه اصلاح طلبان آمده و بر اریکه قدرت سوار و با تدبیر و اندیشه های ناب، وضعیت کشور به این روز رسیده و فی الحال پاسخگوی مطالبات بحق مردم نبوده ، طرح موضوعی مبنی بر اینکه " کسانیکه به دنبال القاء ناکارآمدی جریان اصلاحات هستند این شجاعت را داشته و بگویند زمانیکه خود در راس کار بودند چه دستاوردهایی داشتند" و یا "رقیب جریان اصلاحات نمیتواند پاسخگوی مطالبات مردم باشد " چه توجیه عقلی ، منطقی و سیاسی میتواند داشته باشد؟! به عنوان یک فرد انقلابی که وابسته به جناح سباسی نبودم، توصیه میکنم اگر شجاعت دارید ۱۵ نفر انقلابی را در پست های اجرایی مورد نظر که شرایط اقتصادی و سیاست خارجی را به این روز رسانده اند بکارگیری تا ببینید چگونه اوضاع به نفع توده مردم تغییر میکند؟مبرهن است تا وقتی که تمام هم و غم بر مذاکره و برقراری رابطه با آمریکا است اوضاع خیلی بدتر از شرایط فعلی خواهد شد زیرا که با هر قیمتی و در هر برهه زمانی این اقدام (رابطه با آمریکا) باید عملی و برای رسیدن به این هدف مجوز استفاده از هر وسیله ای صادر که استفاده شود بدین معنی که هدف وسیله را توجیه میکند خواه با مذاکره باشد و خواه با ایجاد نارضایتی در بین مردم و یا تحمیل اراده لیبرالیسم بر مردم.برادر محترم! انصاف هم خوب است، فرافکنی نکنید و حداقل شهامت این را داشته باشید و بر عدم ناتوانی در برآورده ساختن مطالبات مردم وحتی حامیان و همفکران سیاسی اذعان و بگذارید آرامش به جامعه برگردد.با عنایت به موارد معنونه، شاید و اگر در پاسخ میخواهید بگویید وضعیت فعلی کشور مربوط به اقدامات دولت های قبل است، فراموش نشود که منتخب فعلی در تبلیغات انتخاباتی گفتند بخدا اگر مشکلات کشور را نمیتوانستم حل کنم، نمی آمدم!! پس بدانیم با برنامه آمده اند خواه 100روزه خواه 80ساله!!. لذا هر چند که فراموشکاری یک امر بدیهی برای آنهایی است که خود را بخواب میزنند و همیشه فرار رو به جلو دارند، بهتر است که این صحبت طلایی " بخدا اگر مشکلات کشور را نمیتوانستم حل کنم، نمی آمدم" و راهبردی اخیر رئیس دولت منتخب را فراموش نکنید و بدانید که یحتمل حافظه ها، خود را به فراموشی و خواب نزند که در آتی مایه نگرانی شود!! و اما رجاء واثق داشته باشید که حافظه مردم، همیشه بیدار است و خود را بخواب نمیزنند که روزی بخواهند با لگد دشمن بیدار شوند.اگر هم شاید در جایگاه اپوزوسیون داخلی گفته شود که شرایط موجود در کشور بدلیل این است که دولت اختیاری ندارد ، بدانید که دولت محترم، منتخب همین جبهه و جناحی است که شما وابسته به آنید و رئیس محترم دولت در چند روز پیش در خصوص شرایط بغرنج اقتصادی چنین فرمودند که؛ " اگر بخواهم میتوانم دلار را به شهریور سال 96 برگردانم " ، این حرف بدین معنی است که دولت محترم صاحب اختیارند و نوسانات و یا بهتر بگویم شرایط بحران اقتصادی فعلی هماهنگ شده است که بقول رئیس جمهور محترم برای اعمال مدیریت در شرایط پیش بینی شده ای است که قرار است در دو ماه آینده رقم زده شود، از طرفی هم ما را چه خبر!!، شاید ماموریتی است که عده ای برای تداوم انقلاب اسلامی قراراست برابر سندهای تحمیلی غرب اجرا کنند.!!
لذا با توجه به موارد اعلامی عرض میکنم، این تفکر و جناح در دهه 70 و اوایل هشتاد نشان داد که نتوانستند مطالبات بحق مردم را پاسخگو باشند و بیشتربدنبال منافع شخصی و حزبی و بیچاره آقای خاتمی را هم با خود به بیراهه کشاندند و در طول ۸ سال آنقدر برای کشور مشکلات سیاسی و امنیتی ایجاد کردند و همه را به گردن حاکمیت انداختند که در نهایت هم نتوانستید در تحقق شعارهای دولت اصلاحات موفق و پاسخگوی مطالبات مردم در آن زمان باشند. در سال 88 نیز با توجه به اینکه زمان افول جناحین سیاسی غربگرا بیشتر هویدا شد، بدلیل انتقام گیری از یک فرد که فقط اندکی افشاگری کرد و در برابر این افشاگری هم می شد بر فرض اینکه ایشان دروغ گفته و یا تهمتی زده و یا تشویش اذهان عمومی نموده بر علیه وی شکایت و مطابق قانون با او برخورد کرد، لذا با فرصت ایجاد شده منافع شخصی و حزبی بر منافع ملی ترجیح داده شد و تجدید نظر طلبان با استفاده غیر اخلاقی در حوزه سیاست از آقای میرحسین موسوی و بهره برداری از ایشان ، فتنه ای به راه انداختند و بلایی بر سر کشور آوردند که دود آن به چشم مردم بیچاره رفت و سبب شدَ برای 4سال دیگر رخوت و عزلت نشینی را تجربه کنند .
لذا پیشنهاد میکنم برای بقا و تداوم جریان سیاسی مطمع نظر، در شرایط فعلی که کشور نیاز به آرامش دارد از فرافکنی، افراطی گری، زیاده خواهی و فرار رو به جلو دست برداشته و ضمن کمک درست و منطقی به دولت و برقراری وحدت داخلی برای عبور از گردنه اقتصادی پیش رو که دزدان سرگردنه تا دندان مسلح، بدنبال غارتگری و ایجاد شرایط ضد امنیتی در کشورهستند، مشکلات مردم مرتفع و آرامش و امنیت روحی، روانی ، اقتصادی و سیاسی به جامعه برگردانده شود. سیروس سجادیان ۹۷.۰۶.۲۰