تعداد اعضای شورای نظامی کم و زیاد میشود و معمولا بین 8 تا 13 نفر هستند و فرماندهی شورا بر عهده یک افسر سابق ارتش بعثی عراق است. این افسر، یک سرهنگ ستاد در ارتش سابق عراق است که حجی بکر خوانده میشود.
یادداشت امنیتی / به قلم : سیروس سجادیان / تحلیلی برشکل گیری و سازماندهی داعشسردار سیروس سجادیان کارشناس مسائل امنیتی- انتظامی در یادداشتی به تحلیل سازماندهی و مدیریت در داعش پرداخت.فرمانده سابق انتظامی استان فارس دریادداشتی آورده است: گروه داعش شامل یک رهبر و یک شورای فرماندهی است. کادر اصلی این گروه به صورت کامل از عراقیها شکل گرفته، زیرا البغدادی ( که گفته میشود کشته شده) هیچ تابعیت دیگری را در این شورا نمیپذیرد. تعداد اعضای شورای نظامی کم و زیاد میشود و معمولا بین 8 تا 13 نفر هستند و فرماندهی شورا بر عهده یک افسر سابق ارتش بعثی عراق است. این افسر، یک سرهنگ ستاد در ارتش سابق عراق است که حجی بکر خوانده میشود. وی در زمان فرماندهی ابوعمر البغدادی، فرمانده دولت اسلامی عراق که در سال 1389 کشته شد، بعد از توبه از فعالیت در حزب بعث عراق وارد تشکیلات این گروه شد و تمام تجربه نظامی و مناسبات خود را در خدمت این گروه قرار داد. وی مدتی بعد مشاور نظامی ابوعمر البغدادی و معاون او ابوحفص المهاجر شد. ابوبکر البغدادی در آن زمان در شورای فرماندهی سابق دولت اسلامی عراق نبود، بلکه تنها عضوی از این دولت بود و در شهر فلوجه اقامت داشت. بعد از کشته شدن ابوعمر و معاون وی و تعداد دیگری از مقامات ارشد القاعده، حجی بکر اعضای شورای نظامی را با بیعت با ابوبکر البغدادی به عنوان رهبر این گروه غافلگیر کرد. نام اصلی البغدادی «ابراهیم عواد ابراهیم علی البدری» است. البغدادی به عنوان مدرس در زمینه مطالعات اسلامی فعالیت میکرد و مدتی امامت مسجد جامع احمد بن حنبل در سامراء را برعهده داشت و سپس به مسجد جامع بغداد رفت و در نهایت ساکن فلوجه شد. نیروهای آمریکایی وی را در 4 ژانویه 2004 به مدت حدود 3 سال بازداشت کردند. البغدادی پس از آزادی گروهکی راهاندازی و سپس توانست به القاعده بپیوندد. به این ترتیب، فعالیت گروه وارد مرحله جدیدی شد که در آن ابوبکر البغدادی به عنوان فرمانده اصلی و حجی بکر به عنوان فرمانده در سایه کار خود را آغاز کردند. البته حضور سرهنگ ستاد با ریش تراشیده و قیافهای غربی در کنار ابوبکر البغدادی حساسیتهایی را در میان اعضای دولت اسلامی عراق ایجاد میکرد. از این رو، وی نیز ریش خود را بلند کرد و ظاهر خود و حتی نحوه صحبت کردنش را تغییر داد. در این مرحله، داعش از سویی در صدد تضمین عدم شکاف در میان اعضا و حمایت از داخل از طریق ایجاد مراکز امنیتی بود و از سوی دیگر ورود منابع مالی به داخل گروه را نیز تضمین میکرد.البغدادی و البکر در خصوص توقف دیدارهای سران درجه اول این گروه با فرماندهان فرعی و درجه دوم به توافق رسیدند. به این ترتیب مناسبات فرماندهان میدانی با سران در حد دریافت دستورهای امیر از طریق اعضای مجلس شورا که سران آن را تشکیل داده بود، منحصر شد. در اوایل فعالیت این گروه تروریستی اقدام دیگر در ایجاد یک دستگاه امنیتی برای اجرای ترورهای محرمانه بود که در ابتدا شامل 20 نفر شد و در یک ماه به بیش از 100 نفر رسید. این ترورها از سوی شخصی به نام ابوصفوان الرفاعی رهبری میشد و به صورت مستقیم زیر نظر فرماندهی داعش قرار داشت. این گروه هر کسی را که احساس میشد سودای جدایی یا تمرد از دستورهای فرماندهی یا مقامات میدانی یا قضات شرعی را در سر دارد، ترور میکرد. تأمین منابع مالی همانند دوره ابوعمر البغدادی صورت میگرفت و مصادره اموال شیعیان و مسیحیان و غیرمسلمانان و کسانی که مزدوران نظام عراق خوانده میشدند؛ حتی از میان اهل تسنن بخشی از منابع مالی این گروه را تشکیل میدادند. تسلط بر منابع نفتی و ایستگاههای تولید برق، سوخت و کارخانه های دولتی و هر منبع مالی دولتی از دیگر درآمدهای این گروه تروریستی بود. مواردی که امکان مالکیت و تسلط کامل بر آن نبود نیز با تهدید مالک آن به قتل یا غارت و انفجار شرکت به صورت ماهیانه اموالی از آن را به عنوان مالیات به سرقت میبردند. از طرفی کمکهای مالی خارجی از جمله عربستان و کویت هم به سوی این گروه سرازیر میشد و به این ترتیب اموال این گروه به اندازهای بالا رفت که توانست حقوق بسیار بالایی به عناصر خود بدهد و هزینه های زیادی را نیز صرف عملیات نظامی خود کند. به همین دلیل گرایش برای پیوستن به این گروه نیز افزایش پیدا کرد و سازمان داعش روز به روز گسترده تر شد و به سوریه نیز تسری یافت. شنبه ۹۶.۰۴.۱۷