سال هاي سال پس از جنگ جهاني دوم، دو قدرت "شرق" و "غرب" با محوريت "اتحاد جماهير شوروي" در شرق و "ايالات متحده آمريکا" درغرب مورد نظريهپردازي قرار ميگرفتند. در دهه نودپس از فروپاشي شوروي ، غرب با اعلام موجوديت نظام تک قطبي براي اداره امور جهاني زمينه هايي را براي حضور خود در جهان و به ويژه منطقه خاورميانه فراهم نمود.
پس از فروپاشي شوروي با وجودي که زمينه براي نظريه پردازان غربي با هدف تئوريزه کردن قدرت تکقطبي در جهان فراهم شد اما شکست هاي پي در پي امريگا در گردابهاي که خود ايجاد کرده بود و هم چنين پيروزي انقلاب اسلامي ايران توأم با بيداري اسلامي در جهان و منطقه خاورميانه هژمون آمريکا و غرب را در منطقه شکست.
پس از اين شکستها نشانههاي تغيير هندسه قدرت در دنيا نمايان و هر روز بيشتر از روزها و سالهاي قبل خودنمايي کرده و ميکند. با همين تفاسير ""کسينجر، استراتژيست آمريکايي در مقاله اي تحت عنوان نظم جديد مينويسد، قدرت آمريکا روبه افول است و به همين دليل دوران نظم جهان بر مدار قوانين آمريکايي تمام شده است.""شواهد بين المللي و منطقه اي نيز از قبيل بحرانهايي هم چون اقدامات ضد بشري داعش، تحولات سوريه، جنگ افغانستان، اوضاع عراق، يمن، بحرين، مصر، تونس، ليبي، اکراين و.... در جهان وجود دارد که هرچه آمريکا در آنها مداخله ميکند به آرامش نميرسند؛ بلکه حضور امريکا در آن مناطق اوضاع را وخيم تر ميکند.
آشکار بودن فروپاشي بنيادهاي فکري و ارزشي غرب، تغيير راهبرد نظامي آمريکا مبني بر عدم حمايت از همپيمانان رسمي خود بخشي از درماندگي نظامي دولت آمريکا در چند سال اخير مي باشد. آمريکا نه تنها در خاورميانه شکست خورده بلکه در اروپاي شرقي، آمريکاي مرکزي و جنوبي، شرق آسيا و ديگر مناطق جهان با وضعيت اسفباري مواجه است و راهبردهايش در برابر کشورها قادر به پيروزي نيست.
اينها نشانه هاي افول قدرت و هژموني آمريکاستو اين نشانه ها حکايت ازآن دارد که نظام بينالملل در حال گذاراز نظام تک قطبي به سوي يک نظام چند قطبي است و اين تغييرات، جهان را در آينده باچند قطبي شدن نظم نوين جهاني رو برو خواهد نمود.
امروز در دوران گذار به نظم جديدي قرار داريم که هندسهي قدرت در جهان را تغيير خواهد داد.حضورقدرتمند ايران اسلامي در منطقه خاورميانه، فرمانروايي کاذب آمريکا و غرب را تحتالشعاع قرار داده و به کشوري مستقل از وابستگيهاي غرب و شرق تبديل که توانسته در عرصه بينالمللي حضور موثري داشته باشد.
در واکاوي نظم نوين جهاني درهندسه جديد قدرت، قدرت امروز ايران اسلامي با تاسي از انديشه ،مکتب و الگوي دفاعي- امنيتي جمهوري اسلامي ايران مبتني بر مباني اسلام ناب محمدي(ص) و فرهنگ ايراني- اسلامي و انديشه هاي حضرت امام خميني(ره)، رهنمودها و تدابير مقام معظم رهبري حضرت آيت الله العظمي امام خامنه اي و پشتيباني مردم و خدمتگزاران انقلاب اسلامي، قويتر از دوران آغازين ابرقدرتي آمريکا در سال 1300مي باشد.
افول نظام تک قطبي فرصت ارزشمندي براي ايران اسلامي مقتدر که تمدن اسلامي را به عنوان اصليترين هدف راهبردي خود در دستور کار دارد مي باشد و داشتن جايگاهي مناسب در نظم نوين جهاني از ضروريات نظام اسلامي در منطقه و جهان است که براي دست يابي به اين جايگاه، بطور خاص الزامات و ابزارهاي نيازمند را بايد شناسايي و نسبت به فراهم و اجرايي کردن آنها اقدام نمود.
ادامه دارد....
تهيه و تنظيم: سرتيپ دوم ستاد پاسدار سيروس سجاديان ،عضو مرکز مطالعات راهبردي ناجا