شاید سختترین مرحله، قضاوتهایی باشد که در مورد دیگران میکنیم .
هر انسانی دیدگاهی خاص نسبت به مسائل دارد که میشود ضمن رعایت ادب و احترام با نظرات همدیگر مخالفت داشته باشیم. اگر همه ما مثل هم بودیم، یک نظر داشتیم آیا محیط داخلی و پیرامونی پویایی را میتوانستیم شاهد باشیم.؟! چه زیباست که اگر در اعلام نظر به عقیده طرف مخالف بجای احساسات، از واقعیت ها ، حقیقت ها و منطق استفاده کنیم. پر واضح است وقتی احساس میکنیم نظری بر خلاف نظرما گفته میشود بلافاصله ذهنمان از افکار و داستانهای خیالی پر ، و منفی گرایی باعث موضع گیری واحیانا پرخاشگری می شود و بدیهی است که هرکس سعی میکند به زعم خودش فردی منطقی و خوب باشد، اما این بدان معنا نیست که برای کنار آمدن با افراد دیگر کورکورانه هر چه میگویند را بپذیریم.
در اینگونه موارد؛■ عده ای طبع خودخواهی دارند و تنها نظری که مهم است نظر خود آنهاست، چه درست باشد و چه نادرست. خواه با پشتوانه علمی باشد خواه بدون آن. ■عده ای هستند که سعی میکنند نظری مخالف با آنها بیان نشود و اگر شد او را مورد هجمه قرار میدهند. ■افرادی نیز برای تحمیل اراده خود تلاش میکنند و اگر کسی سر راه آنها قرار گرفت بدنبال حذف او بر می آیند حال یا با اتهام و یا ترور شخصیت. ■افرادی نیز خود را عقل کل میدانند و هر کسی با نظر آنها مخالفت کند آن را یک نادان فرض میکنند. ■افرادی نیز توان پذیرش شکست را ندارند به همین دلیل تحمل نظر مخالف برایشان بسیار سخت است ،این افراد مغلوب نظر خودشان هستند و افرادی شکست خورده اند که نمیخواهند شکست را بپذیرند.
علیهذا چه خوب است که تحمل نظرات یکدیگر را داشته باشیم. 1399.04.31