جمعه 14 شهریور 1404
21 : 59
5 / 9 / 2025
سیاسی  >  نقدی بر بیانیه جبهه اصلاحات
یکشنبه 2 شهریور 1404 33 : 1 تعداد بازدید ها : 79 کد خبر : 11126
به اشتراک گذاری
سیاسی
3.5

نقدی بر بیانیه جبهه اصلاحات

در پساجنگ 12 روزه که باید بدنبال تقویت انسجام اجتماعی در برابر آمریکا بود، افراطگرایان در قسمت‏هایی از بیانیه ای اعلام کرده اند برای نجات کشور، به جای دفاع باید تسلیم شد 

تندروها خواستار تسلیم ایران در برابر آمریکا شدند

در پساجنگ 12 روزه که باید بدنبال انسجام اجتماعی در برابر آمریکا بود، افراطگرایان در قسمت ‏هایی از بیانیه ای اعلام کرده اند برای نجات کشور؛

به جای دفاع از کشور باید تسلیم آمریکا شد،

‏داوطلبانه تعلیق هسته ای انجام داد،

مجرمین و براندازان مورد عفوعمومی قرارگیرند،

از موسوی و ‏رهنورد رفع حصر شود،

آشتی ملی صورت پذیرد،

نهادهای زیر نظر رهبری حذف و قانون اساسی ‏تغییر کند،

دفاع از تمامیت ارضی توسط نیروهای مسلح، بدون گشودن باب تعامل با جهان (آمریکا) مُیسر ‏نمیشود،

بی‌اعتنایی به ضرورت تغییر، کشور را به مسیر فروپاشی تدریجی سوق می‌دهد

با اعلام ‏سناریوی «تهدیدکننده صلح»، اقدامات خواسته شده را نه موضوع جناحی دانسته اند و نه انتخاباتی؟!؟!‏

 جهت اطلاع صادر کنندگان بیانیه که خود را حامیان مردم میدانند و در بیشترین ادوار مسئولیت تقنینی و ‏اجرایی کشور را به عهده داشته اند؛

  1. با این بیانیه‌ها گره‌ای از مشکلات کشور باز نمی شود،
  2. به ‏تنش ها و دوگانه‌سازی‌هایی دامن می‌زنند که نفع مردم و‌ کشور در آن نیست،
  3. این بیانیه یادآور فعالیت ‏نهضت آزادی در دوران جنگ تحمیلی پس از پیروزی رزمندگان است،
  4. در لحظات حساس پساجنگ 12 ‏روزه به جای حمایت از تمامیت ارضی و منافع ملی، تلویحا" به اجزای حاکمیت اتهام‌زنی می‌کنند،
  5. در ‏حالی که آمریکا جنگ سختی را بر کشور تحمیل کرده و ادامه نیز خواهد داشت، این بیانیه پاس‌گل به ‏دشمن دادن است،
  6. برای کشور یک تصویرسازی و یک وضعیت کاملاً بازنده را صدا می زنند،
  7. الویت ‏کشور را رفع حصر و آزادی چند نفر که برای کشور هیچ نفعی نداشته و ندارند می کنند،
  8. بطور سازمان ‏یافته میخواهند با گرادهندگان به غرب برای تغییر پارادایم در کشور و مدعیان تغییر، حاکمیت را تحت ‏فشار قرار دهند و این در حالی است که در سال‌های متمادی مسئولیت داشته و به جای مطالبات ‏شعاری باید پاسخگوی عملکرد خود به ملت باشند، نه اینکه مانند همیشه تهدید کننده برای برقراری رابطه با ‏شیطان بزرگ آمریکای جنایتکار باشند.

لذا بر اساس موارد اعلامی در بیانیه افراطگرایان و با توجه به اهدافی که این جریان افراطی، تمایل به برقراری رابطه ی ‏سلطه جویانه با آمریکا را دارند، بمنظور تبیین و تنویر افکار عمومی، مطالبی به شرح ذیل تقدیم ‏خوانندگان می گردد:

1. درخواست اعلام عفو و بخشودگی عمومی.‏

مگر می شود افردی که دارای جرایمی از قبیل جاسوسی، جرایم سازمان یافته، داشتن شاکی ‏خصوصی و جرایم عمومی دیگری میباشند عفو عمومی داد؟ آیا این خواسته، فریب افکار عمومی نیست؟

2.‏ برداشتن حصر مهندس میرحسین موسوی و دکتر زهرا رهنورد.‏

بفرمایید حصر ایشان برداشته شود چه مشکل اقتصادی، ازدواج، مسکن، اشتغال، آب، برق، ‏تورم، گرانی و سلامت مردم مرتفع میشود؟ خواست ما که عضوی از این جامعه هستیم بازگو کردن ‏اقدامات ایشان با سایر عوامل فتنه در قبل و حین فتنه 88 میباشد.‏

3. آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی.‏

مگر نه اینکه جرم سیاسی به عمل مجرمانه‌ای اطلاق می‌شود که هدف آن سرنگونی نظام سیاسی ‏اجتماعی و برهم زدن نظم و امنیت کشور است؟ مگر نه اینکه باید اثبات شود که انگیزه فرد، اصلاح ‏امور کشور بوده و قصد براندازی یا آسیب رساندن به نظام را نداشته است؟ لذا چنانچه افرادی غیر از این ‏عناوین وجود دارد معرفی تا مردم بدانند.‏

4.‏ آشتی ملی در داخل و خارج ‌کشور.‏

آشتی ملی را تعریف کنید؟ اگر منظورتان آشتی با فتنه گران و جاسوسان و خائنین به این کشور ‏باشد ما خود بر علیه بی عدالتی قیام خواهیم کرد.‏

5.‏ آشتی ملی تنها راه نجات کشور برای تغییر و بازگشت به مردم میباشد.‏

جمهوری اسلامی و انقلاب به جز با خائنین و جاسوسان با کسی در کشور قهر نیست، این آشتی ‏ملی را بگویید چه کسانی با چه کسانی؟ البته خود را نماینده مردم معرفی نکنید، زیرا شما نماینده ‏یک جناح خاص هستید.‏

6. اصلاح سیاست خارجی بر پایه آشتی ملی و همبستگی میان همه ایرانیان داخل و خارج از کشور.‏

آشتی ملی اگر با قاتلین و جنایتکاران و خائنین است بگذارید قهر باقی بماند، اگر منظور طیف ‏فتنه گران و خائنین داخلی است یک یا دو قماش از ملی گرایان را نام ببرید.‏

7.‏ ترک تخاصم در داخل و خارج ‌کشور.‏

ایران تاکنون در برابر متجاوزین موضع دفاع داشته و با دولتی در تخاصم نبوده، ضمن اینکه تخاصم با دشمن در صورت تجاوز امری بدیهی است که باید داشت، لکن مخالفت با یکدیگر ‏پیرامون جدال و گفتگو در خصوص مسائل سیاسی بدون درگیری فیزیکی بلااشکال می باشد. ‏

8.‏ پایان دادن به تنش زایی و انزوای بین‌المللی.‏

اگر منظورتان تنش با آمریکاست و عده اندک و خائنی در کشور بدنبال تحقق اهداف آمریکا و ‏انگلیس و فرانسه و اسرائیل هستند این تنش وجود خواهد داشت، اگر منظور دیگری است شفاف بیان ‏کنید.‏

9.‏ انحلال نهادهای موازی و تغییر معنادار در نهادهای انتصابی.‏

با نظر شما به شرط معرفی نهادهای موازی با ذکر دلیل قانونی، موافقم.‏

10.‏ بکارگیری ابتکار هسته‌ای برای خروج از بحران و اعلام آمادگی تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی.‏

این پیشنهاد یعنی قبول ذلت، که ذلت پذیری در مرام خائنین است نه ایرانیان سلحشور.‏

11.‏ رفع محدودیت‌های سیاسی سیدمحمد خاتمی.‏

رفع محدودیت های ایشان چه دردی را دوا میکند؟ مگر ایشان چه کارهایی میخواهد انجام دهد که ‏محدود شده اند؟ شفاف بفرمایید تا ما هم بدانیم.‏

12.‏ آزادی فعالان مدنی.‏

چنانچه فعالیت های مدنی در راستای جاسوسی و رواج نافرمانی های مدنی در کشور باشد چه ‏ضرورتی بر آزادی آنان دارید؟ البته چون شما آزادی را بر خلاف قانون به زعم خود تفسیر و تعریف ‏می کنید انتظاری بیش از این نیست. ‏

13.‏ اصلاح ساختار حکمرانی.‏

اگر مانند همیشه منظورتان اصلاح قانون اساسی است، خُب از طریق روسای جمهور و ‏نمایندگانی که در بیشترین ادوار داشته اید عملی می کردید، لذا چون شمای اندکِ پرصدا خواسته ‏اتان بر خلاف قانون است، لذا بنام مردم داد می زنید و می خواهید بکام خودتان باشد که تاکنون نیز ناامید شده ‏اید.‏

14.‏ بازگشت به اصل حاکمیت مردم از طریق برگزاری انتخابات آزاد.‏

چرا وقتی رای می آورید اصل حاکمیت مردم رعایت شده، اما وقتی که ناکام می شوید انتخابات آزاد ‏نبوده است؟

15.‏ حذف نظارت استصوابی.‏

نظارت استصوابی براساس قانون است و در برابر خواسته ی متخلفانِ اجرای قانون، اقدامی ‏صورت نخواهد نگرفت.‏

16.‏ پایان دادن به سرکوب منتقدان مصلح برای بازسازی اعتماد ملی و ترمیم شکاف ملت و حاکمیت.‏

 اگر منظور شما از منتقدان مصلح عوامل نفوذی است، بگذارید این سرکوب نسبت به خائنین به ‏کشور باشد و اگر خود را جزو مصلحین میدانید، فتبارک الله؟!!!! زیرا استراتژی این جریان افراطی، اعلام ‏حاکمیت دوگانه و تغییر حاکمیت دینی به حکومت سکولار است. ‏

17.‏ تغییر گفتمان حکمرانی به توسعه ملی از طریق «دکترین توسعه و آبادانی ایران» بر محور رفاه، ‏آبادانی و کرامت شهروندان، به جای اولویت‌دادن به منازعات ایدئولوژیک.‏

چه خوب می شد که پیش نویس دکترین توسعه را در دسترس مردم قرار می دادید، نه اینکه ‏مانند «سند تاملات راهبردی» فقط برای اجرای عملیات های هدفمندانه حزبی و برای تغییر نظام باشد!! ‏

18.‏ روان ایرانیان زخمی و سایه ناامیدی و اضطراب،همچنان بر زندگی مردم سنگینی می‌کند.‏

روان ایرانیان را آنهای زخمی و ناامیدی را رواج دادند که؛

  1. در آغازین انقلاب، نظامیان وفادار به کشور را تهدید به ‏اعدام کردند،
  2. در واپسین پیروزی نهایی دفاع مقدس پذیرش قطعنامه را به رهبر انقلاب تحمیل کردند،
  3. ‏شکاف طبقاتی را در جامعه ایجاد کردند،
  4. با استفاده از واژگانی چون جامعه مدنی و اصلاحات بجای ‏رفرم که در غرب به معنای مقابله با انقلابی گری میباشد با هدف جلب توجه غرب مردم را فریب دادند،
  5. ‏مردم از انجایی زخم خوردند که در فتنه 78 از پشت به مردم خنجر زدند و عواملی را به اروپا فرستادند ‏که به آمریکا پیام ما را برسانید که کار تمام است و ما را حمایت کنند،
  6. ناامیدی از موقعی بیشتر شد که ‏برای تحقق خواسته های غرب و تحمیل اراده اش بر حاکمیت، به برجام ذلت بار تن داده شده و نتیجه بُرد ‏بُرد، آن شد که دولت وقت اعلام کرد ما در اخلاق پیروز میدان شدیم!!،
  7. و صدها کدهای دیگر که در مقال ‏نمی گنجد.‏

‏‏19.‏ پیامدهای جنگ در کنار تورم افسارگسیخته و... خطر فلج اقتصادی را برجسته‌تر کرده است.‏

 تورم عوامل متعددی دارد از جمله وقتی نظارت بانک مرکزی که زیر مجموعه دولت است انجام ‏نمی شود قطعا" تورم ایجاد و اقتصاد کشور فلج میشود، حال ببینید بیشترین حکومت دولت ها بر مردم توسط کدام ‏جناح سیاسی بوده است؟

20.‏ تهدید فعال‌سازی «مکانیزم ماشه» بسیار واقعی و در شرف عملی شدن است.‏

قطعا" کسانی که برجام را بقول خودشان نخوانده امضاء کردند این مکانیزم را ایجاد کردند و ‏ببینید سردسته این جریان در کدام جبهه قرار دارد.‏

21.‏ بازگشت پرونده هسته‌ای ایران، تحریم‌های سازمان ملل را بازمی‌گرداند.‏

همه تحریم ها به لطف اپوزیسیون، معاندین و افراطگراین غربگرا انجام شده که نهایت آن جنگ ‏‏12 روزه بود که عموما" با استفاده از عوامل نفوذی که دارای گرایش سیاسیِ منظور می باشد رخ ‏داد و پس از جنگ هم نظام را ضعیف معرفی کرده و می کنند و پاس گل عای بعدی به دشمن می دهند.‏

22.‏ بازگشت تحریم ها مشروعیت جنگ آینده را با برچسب «تهدیدکننده صلح» تأمین می‌کند.‏

جنگ آینده قطعا و ابتداعا" با شکست سخت عوامل نفوذی در کشور و سپس متجاوزین رقم ‏خواهد خورد. ‏

23.‏ تکرار مذاکره تاکتیکی برای خرید زمان است، بی‌آنکه ریشه بحران‌ها درمان شود.‏

اتفاقا" بر این عقیده ایم، زیرا دشمنان انقلاب با تاکتیک روی کار آمدن فرماندهان دیپلماسی ‏همسو، فشارهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود را برای سرنگونی نظام بیشتر بکار برده و می برند.‏

24.‏ این آتش‌بس شکننده و با آینده‌ای مبهم است.‏

شاید برای شما مبهم باشد، لکن این آتش بس فرصتی است برای اصلاح خطای محاسباتی و تجدید ‏قوای دشمن.‏

25.‏ حفظ توان دفاعی بازدارنده.‏

علیرغم اینکه با ایجاد محدودیت های گسترده بر علیه نیروهای مسلح، تقویت توان دفاعی کشور با قوت ادامه ‏خواهد داشت و سربازان وطن آماده دفاع از کیان ایران اسلامی هستند، هرچند که اپوزیسیون و غربگرایان ‏با دشمنان انقلاب همسو باشند.‏

26.‏ پایان دادن به چندگانگی در تصمیم‌گیری ها و بازگرداندن اختیارات دولت.‏

این ساز همیشگی جریان افراطی غربگراست که با طرح حاکمیت دو گانه از سال 1377 در دستور کارشان است، وظایف دولت ‏نیز برابر قانون اساسی و تفکیک قوا معلوم است و قانون اجازه زیاده خواهی را با توجه به تفیک وظایف ‏قوا جناحی نخواهد داد.‏

27.‏ عدم مداخله شوراهای متعدد فراقانونی و غیر شفاف و غیر پاسخگو در اداره کشور.‏

چه خوب که آن شوراها را نام می بردید، که اگر در چهارچوب قانون باشد معلوم است که بیان ‏اینگونه حکم جرایم سیاسی را دارد و باید برخورد شود، در غیر اینصورت در این مورد با شما موافقیم.‏

28.‏ بازگشت نیروهای نظامی به پادگان‌ها و خروج آنان از حوزه سیاست، اقتصاد و فرهنگ.‏

نیروهای مسلح حق دخالت در امور سیاسی را ندارند اما وظیفه آنان براساس قانون و سیاست ‏های کلی نظام در حوزه سیاست تعریف شده است.  ‏

29.‏ کاهش نگاه امنیتی به جامعه و حذف نگاه گزینشی«خودی وغیرخودی».‏

به جامعه ی چنین نگاهی وجود ندارد، اما نسبت به عوامل نفوذی تا پاکسازی آنها این ‏نگاه منطقی است و باید وجود داشته باشد. ‏30.‏ اصلاح رویکرد و مدیریت صدا و سیما و آزادی رسانه ها و حذف سانسور.‏

قطعا" صدا و سیما محلی برای گزافه گویی معاندین و خائنان به کشور نخواهد بود، مگر پس ‏از محاکمه.‏

31.‏ تغییر در قوانین مربوط به حقوق زنان که در معرض تبعیض سیستماتیک و خشونت قرار دارند.‏

ای کاش چند عنوان و مصادیق نام برده می شد، هر چند که تاکنون جناح های سیاسیِ مخالف ‏انقلاب و اسلام، از این طیف شریف، متاسفانه استفاده ابزاری کرده اید.‏

32.‏ خارج کردن اقتصاد کشور از تیول الیگارشهای حکومتی و ایجاد فرصت‌های برابر اقتصادی.

شجاع باشید و تیول های الیگارشی را نام ببرید تا مانع آن شویم.‏

33.‏ فراهم کردن بستر برای سرمایه گذاران داخلی و خارجی.‏

مگر سرمایه گذاران داخلی را گذاشته اید که بندگان خدا نفس بکشند، اینقدر مالیات و مطالبات ‏خارج از قواره از آنان میخواهید که عموما" زیان دیده شده اند. در مورد شرکتهای خارجی هم وقتی که قدرت را در دست دارید اعلام می کنید شرکت ها در صف ایستاده اند!! ضمن اینکه خبری هم از آنان نبوده و نیست و وقتی از قدرت خارج میشوید اعلام می کنید امنیت برای سرمایه گذاران وجود ندارد. ‏

34.‏ بهره‌گیری از تمام ظرفیت‌های دیپلماسی رسمی و عمومی برای جلوگیری از فعال‌سازی مکانیزم ‏ماشه.‏

بسم الله. شما که با دستان خودتان مکانیزم را امضاء کرده اید! همانگونه که افراطگرایان غربگرا نامه می نوشتند ‏برای افزایش تحریم ها، خُب حالا بروید این خواسته را بدون هزینه کردن عزت کشور، مانع چکاندنش شوید.‏

35.‏ لغو تحریم‌ها و بازگشت به جایگاه شایسته ملت با فرهنگ و صلح طلب ایران در نظام بین‌الملل.‏

لغو تحریم ها وقتی امکان پذیر است که ریشه نفوذ، خیانت و فتنه از بین برده شود، تا وقتی این ‏خائنین با دشمنان برای سرنگونی نظام همدست هستند این امکان وجود ندارد.‏

36.‏ پذیرش نظارت‌ آژانس انرژی اتمی در قبال رفع کامل تحریم‌ها.‏

نظارت بوده و هست و خواهد بود، چقدر باید خود را به ساده اندیش زد و این پیام های غلط را ‏باور کرد، مگر در حال مذاکره و نظارت نبودیم که اربابان خائنین و نفوذی ها به کشور حمله و ‏صدای همین به اصطلاح خیرخواهان ملت هم در نیامد و حالا خود را ناجی می دانند؟!.‏

37.‏ آغاز مذاکرات جامع و مستقیم با ایالات متحده آمریکا.‏

آنچه را که از روز اول بدنبال آن بوده اید و آرزوی دیدار خود و منتخبانتان این بوده که اولین ‏نفری هستید که بعد از انقلاب با آمریکا مذاکره مستقیم داشته و به عنوان یک دستآورد معرفی کنید، غافل ‏از اینکه مانند دیدار زلنسکی به سرتان خواهد آمد.‏

38.‏ عادی‌سازی روابط با آمریکا بر اساس عزت، حکمت و مصلحت.‏

تا آنجا که خبر داریم، جمهوری اسلامی ایران به جزء با رژیم صهیونیستی، بدنبال روابط با تمام دنیا ‏در چهارچوب قانون اساسی و بر اساس عزت، حکمت و مصلحت بوده، لکن همین آمریکای جنایتکار را ‏که حامی آن هستید با زبان و تحمیل اراده سیاسی خود قصد تسلط را دارد که نامش را رابطه می گذارید.‏

39.‏ همگرایی منطقه‌ای برای ایجاد صلح پایدار و استفاده از فرصت تعامل با همسایگان.‏

تعامل با همسایگان وجود دارد، اما وقتی نیروهای مسلح ما برای دفاع از امنیت کشور ‏مرزهای خود را تغییر می دهد او را متهم به حمایت از دیکتاتور«سوریه و ...» می دانید، اگر مردم ‏می دانستند همین پیشنهاد دهندگان که دارای سرمایه، منزل، شغل و جمعی از فرزندانشان در آمریکا و انگلیس و فرانسه ‏حضور دارند، سپس می دانستید چگونه با شما رفتار خواهند کرد.‏ البته اگر شهامت اظهار بر حضور فرزندان در کشورهای مذکور وجود داشته باشد. 

40.‏ حمایت از تشکیل کشور مستقل فلسطین مطابق با خواست مردم این سرزمین.‏

ای کاش شعار ننگین نه غزه نه لبنان را محکوم می کردید و بر دهان وطن فروشان مُشت محکم ‏می زدید، لکن فراموش نمی شود که کدام جریان نفوذی مقدمات چنین اقدامانی را فراهم و مردم ایران و همان ‏فلسطین را به کشتن دادند و می دهند.‏

41.‏ همکاری با عربستان و دیگر کشورهای منطقه برای بازسازی تصویر ایران به‌عنوان ملتی صلح‌جو ‏و مسئول.‏

ایران صلح جو می باشد، ای کاش نتیجه سفرهای قبل از فتنه 88 را که توسط مُصلحین دروغی به ‏کشورهای عربی انجام می شد بیان می کردید، که در سفرها و رایزنی با همان پادشاه عربستانی و اردنی و .... چه مطالبی رد ‏و بدل می شد.‏

42.‏ برقراری آشتی ملی و تغییر رویه فعلی حکمرانی، خواست اکثریت مردم ایران است.‏

اگر صراحتا" اعلام می شد که آشتی ملی با کدام قشر و قبیله، شاید بهتر بود، اگر منظور بغی ها و ‏عوامل نفوذی است، بگذارید همینطور بماند، مگر اینکه در برابر ملت سرتعظیم فرود آورند و بیان کنند که ‏برای رسیدن به اهداف سیاسی اشان چه برنامه هایی را برای کشور داشته اند، از «ملاقات با اردنی ها، ‏اوباما در ترکیه و میتران در فرانسه و ... » گرفته تا تجزیه طلبان و غیرو...، سپس چنانچه مردم ‏موضوعات آنها را تایید کردند بعید می دانم حاکمیت مانع باشد.‏

43.‏ رکن بازگشت به مردم، یک فرصت طلایی تغییر پیش‌روی ملت و حاکمیت قرار دارد.‏

به نظر میرسد خود را نماینده مردم معرفی نکنید، ملت در جنگ 12 روزه نشان دادند که با این «نقشه ی راه شما» همسو نیستید، هرچند که در طول سه دهه گذشته تلاش های فراوانی برای تغییر انجام ‏و ناکام ماندید.‏

44.‏ هرگونه بی‌اعتنایی به ضرورت تغییر، کشور را به مسیر فروپاشی تدریجی سوق می‌دهد. ‏

این حرف شما مانند آنهایی است که هر روز میگویند و گفتند که حکومت ایران در این سال سرنگون ‏میشود، اما خودشان سرنگون شدند و حکومت باقی ماند، بنظرم وقت خودتان را صرف این موضوعات پوچ و بی اساس ‏نکنید، زیرا ملت وطنشان را دوست دارند و تاریخ نشان داده با ظلم و ظالم مبارزه و پیروز میدان شدند.‏

45.‏ بنابراین ما از همه نیروهای «سیاسی ملی مدافع رویکرد اصلاحات مسالمت جویانه و خشونت پرهیز» ‏اعم از داخل و خارج کشور و از تمام نهادهای تصمیم‌گیر حامی حقوق ملت می‌خواهیم که به جای تداوم ‏مرزبندی‌های مصنوعی و بی‌ثمر، بر محور منافع ملی گردهم آیند. ‏

لعنت خدا بر آنانی که بر ضد منافع ملی قلم می زنند و قدم بر می دارند.‏

46.‏ این لحظه، لحظه تصمیم بزرگ عبور از گذشته و گشودن دروازه‌های آینده‌ای متفاوت است. ‏

پیشنهاد خوبی است، به شرطی که شما که خود را نماینده مردم می دانید و درصورتی که نماینده یک طیف ‏افراطی هستید، از گذشته عبرت بیاموزید و به مردم شریف و وطن پرست و ضد خائنین به ‏کشور بپیوندید.‏ 1404.06.02

برچسب ها
ارسال نظر
نام
آدرس ایمیل
دیدگاه :