پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
10 : 4
25 / 4 / 2024

ارتباط با ما

آماده دریافت هرگونه نظریه و پیشنهاد شماهستیم.

shirane کرامت سلیمی 19/9/1398
عنوان مقاله: برجام یک موضوع داخلی ایران یا سناریویی نوشته شده برای ایجاد چند دهه جنگ و بحران وعقب مانده نگاه داشتن منطقه خاور میانه --------------------------------------------------------------------------------------------- دروغ برای پنهان کردن حقیقت خلق می شود ، حقیقت در تاریکی دروغ گم می شود و در تاریکی هر ظلمی ممکن می شود. ظلم عامل گسترش تاریکیست اما دشمن تاریکی روشناییست و حقیقت همان روشناییست دانستن حقیقت راه نجات ملتها و رفتن به سوی عدالت اجتماعی و دنیای بدون جنگ است براستی این برجام چیست که قصه ان تمام نمی شود و چرا سرنوشت مردم ایران به این موضوع گره خورده است. و چرا فقط برای ایران اجرا می شود و چرا برای کشوری مثل پاکستان که به اصطلاح یک کشور اسلامیست اجازه دادند به بمب به اصطلاح اتمی برسد و هیچ سر و صدایی هم نشد. و همینطور در مورد کشورهای هندوستان ، برزیل ، آفریقای جنوبی و ... که به قول خودشان حتی به بمب به اصطلاح اتمی دست یافتند نیز هیچگاه داستان برجام یا داستان مشابهی اجرا نشد. اگر موضوع انرژی هسته ای صحت داشته باشد و کشور ایران نیز به دنبال این انرژیست این یک موضوع داخلیست و کلمه برجام و موضوع برجام توسط دولت اقای روحانی و در سال 2015 میلادی یعنی 4 سال پیش مطرح شد که البته هنوز نسخه فارسی برجام رونمایی نشده است. اما می بینیم که تقریبا" تمامی کشورهای جهان در موضوع برجام درگیرند و داستان برجام و ورود یا خروج کشورها از برجام تمامی ندارد و عجیب است که کشورهای مختلف ، مستقل از موقعیت جغرافیایی و سیاسی و دوری یا نزدیکی به ایران مدام در مورد این موضوع نظر می دهند. مثلا" جدیدا" اقای ظریف چند بار به کشور ژاپن سفر کردند تا ژاپن در تحریمها با امریکا همسویی نکند اما همین کشور ژاپن که دو شهر این کشور با بمبهای به اصطلاح اتمی نابود شد و قاعدتا" باید از امریکا نفرت داشته باشند و طرف ایران را که در مقابل قاتل صدها هزار ژاپنی ایستاده است بگیرد ،دست اقای ظریف را با سردی فشردند و کشور ژاپن در مورد تحریمها در جبهه امریکا قرار گرفت و نخست وزیر ژاپن از اقای ظریف خواستند که ایران از برجام خارج نشود. و همینطور بارها و بارها کشورهای اروپایی مخصوصا" فرانسه ، انگلیس و المان از ایران خواسته اند که از برجام خارج نشود.و معلوم نیست چه نقطه ضعفی دارند که سعی می کنند با قاطعیت ایران را تحریم نکنند و همواره دوپهلو حرف می زنند. و شاید از لو رفتن یک موضوع می ترسند .چیزی که اقای عباس عراقچی معاون اقای ظریف به ان اشاره کردند. اقای عراقچی گفتند که برجام یک توافقنامه امنیتی است و صبر ایران هم نامحدود نیست. به خوبی می توان بوی تهدید را از این سخنان اقای عراقچی استشمام نمود. در صورتی که در رسانه ها برجام یک موضوع داخلی ایران برای دستیابی به انرژی به اصطلاح هسته ای عنوان می شود نه یک توافقنامه امنیتی که می تواند امنیت اروپا و مناطق دیگری از جهان را تهدید کند. نقطه ضعف اروپا در این توافقنامه امنیتی چیست که دولتمردان ایرانی روی ان دست گذاشته اند. موضوع جالب و تا حدی خنده دار نیز این است که کشورهای آفریقایی نیز در موضوع برجام درگیرند. طی یک سال اخیر 54 کشور افریقایی دو بار در کشور اتیوپی در نشست مشترکی تحت عنوان اتحادیه افریقا اعلام کرده اند که از برجام خارج نمی شوند و حاضرند برای حفظ برجام هر کاری انجام دهند. فکر نمی کنید که حضور کشورهای آفریقایی در برجام و حمایت اتحادیه افریقا از برجام یک حرف بی معناست. اتحادیه افریقا چگونه می خواهد از برجام حمایت کند. دولتهای افریقایی نه قدرت نظامی دارند و نه قدرت اقتصادی. و اصلا" در مسائل سیاسی و نظامی جهان دیده نمی شوند و کسی اهمیتی به انها نمی دهد. دولتهایشان هم با کودتا و تحت حمایت غرب بر سر کار امده اند و جز کشتار مردم بی دفاع افریقایی کاری بلد نیستند. از عمر برجام حدود 4 سال می گذرد و سوال این است که اولا" برجام و معنی ورود یک کشور به برجام چیست و ثانیا" برجام یک موضوع داخلی ایران است و کشورهای آفریقایی چه موقع وارد برجام شدند که هیچکس در دنیا نفهمید و معنی خروج کشورهای آفریقایی از برجام چیست و اگر خارج شوند و یا خارج نشوند چه اتفاقی می افتد. کشور به اصطلاح ابرقدرت روسیه که هیچگاه اثار و نشانی از ابرقدرتی این کشور در هیچ منطقه ای ازجهان دیده نشده است نیز از ایران خواسته است که از برجام خارج نشود و خود کشور روسیه نیز اعلام کرده است با وجود خروج امریکا از برجام ، کشور روسیه از برجام خارج نمی شود. و مدام می بینیم که اقای سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه کشور روسیه با چهره ای نگران و مضطرب در نشستها و مصاحبه های رسانه ای اعلام می کنند که روسیه به برجام پایبند است و از ان خارج نمی شود. این موضوع جای سوالات زیادی دارد. ایا کشور به اصطلاح ابرقدرت اتمی روسیه و کشورهای گرسنه و ضعیف افریقایی موقعیت یکسانی در موضوع برجام دارند ایا کشور مثلا" قدرتمند روسیه بابد با کشور افریقایی اوگاندا که بیشتر مردمش در زیر درختان و لابلای بوته ها زندگی می کنند در مورد برجام موضع یکسانی اتخاذ نمایند. همچنین ترامپ رییس جمهور امریکا اعلام کرد روسیه به این دلیل از برجام خارج نمی شود چون برای روسیه توافق خوبیست. این حرف جای کلی بررسی و تفسیر دارد و بیشتر نشان می دهد که به نوعی ترامپ به این حقیقت اشاره می کند که روسیه برای حفظ قدرت و اعتبارش از هر نظر ( سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی ) کاملا” به امریکا وابسته است و از خود قدرتی ندارد. یک موضوع دیگر که نمی خواهیم ان را زیاد بشکافیم و به ان بپردازیم این است که رهبران کشورهای درگیر مسائل هسته ای تماما" به دنبال موضوعات زنانگی هستند. و معلوم است که انقدر بی خیال هستند که فقط به عیش و نوش و هوسبازی می پردازند. می بینیم که هر از گاهی سرو کله یک خانم پیدا می شود و مدعیست که ترامپ وی را ازار جنسی داده است و موضوع در تمام رسانه های جهان سریعا" منتشر می شود و یا اقای پوتین مدام در سواحل زیبای روسیه و همینطور کشورهای اروپایی با زنان و دختران زیبا و جذاب در حال تفریح است. و همینطور از اقای کیم جونگ اون رهبر کره شمالی عکسها و فیلمهایی در رسانه ها منتشر می شود که نشان می دهد رهبر کره شمالی در میان تعداد زیادی زن و دختر قرار دارد و در حال خوشگذرانیست. یک نکته بسیار مهم که رسانه ها به ان نمی پردازند و از روی ان می گذرند این است که ترامپ رییس جمهور امریکا اعلام کرد که پذیرش برجام منجر به سقوط اقتصاد امریکا خواهد شد . چرا ترامپ این موضوع را در رسانه ها اعلام کرد. ایا این صحبت ترامپ به فریبکاریها و بی صداقتی دولتها نسبت به مردمشان اشاره نمی کند. و ایا این موضوع نشان نمی دهد که کشور امریکا و سایر به اصطلاح ابرقدرتها مثل اتحادیه اروپا و کشور روسیه یک نقطه ضعف بزرگ دارند و به دروغ وجهه یک ابرقدرت را به خود گرفته اند.و همچنین ایا این صحبت ترامپ نشان نمی دهد که در مذاکرات ظاهرا”اتمی دولتها در واقع اخاذیهای مالی و اقتصادی از دولت امریکا صورت می گیرد و امریکا دیگر قادر به تمکین خواسته همه کشورها نیست. چرا فقط امریکا از موضوع اتمی ایران نگران است اما روسیه که همسایه ایران است نه تنها نگران نیست بلکه کمک هم می دهد و دانشمندان به اصطلاح اتمی روسیه هم برایشان اهمیتی ندارد و به رییس جمهور روسیه در این مورد نامه نمی نویسند اما امریکا که هزاران کیلومتر از کشور ما دور است هم دولتش نگران است و هم دانشمندان به اصطلاح هسته ای امریکا در نامه ای به اوباما وترامپ روسای جمهور امریکا خواستار ان شدند که توافق هسته ای با ایران را امضا کند. و خلاصه اینکه چرا ترامپ که رییس جمهور کشور ابرقدرت بلامنازع جهان است برای مقابله با یک کشور جهان سومی مثل ایران در میان کشورهای جهان به دنبال دستی برای فشردن می گردد. و اصلا" چراغ هدایتی که در طی تمام تاریخ ، راهبر جنگهای بشریست کدام است. اگر نگاهی به پشت سر خود و به تاریخ بیندازیم می بینیم که طی 80 سال اخیر امریکا در هیچ جنگی به دنبال پیروزی سریع نبوده است و همه جنگها را دو تا سه دهه کش و قوس داده است مثل جنگ کره که 4 سال فقط بمباران ان طول کشید اما چند دهه است که مردم کره شمالی در فقر و فلاکت زندگی می کنند. کره شمالی انقدر اوضاع اسفباری دارد که هر ساله اتحادیه اروپا مقداری از ذرت هایی را که به چهارپایانشان میدهند به عنوان کمکهای انسان دوستانه برای مردم کره شمالی می فرستند تا از گرسنگی نمیرند. جنگ ویتنام نیز 20 سال طول کشید. انهم در کشوری که نه نفت و گاز دارد و نه محصول ارزشمند دیگری که به درد آمریکا بخورد و به بهای جان ده ها هزار و شاید هم صدها هزار نفر سرباز آمریکایی تمام شد. جنگ امریکا با عراق به صورت نظامی و جنگی 13 سال طول کشید و 29 سال است که امریکا در عراق حضور نظامی دارد. جنگ بالکان و جنگهای افریقا نیز اینچنین بود و سالها طول کشید. چرا امریکا باید هر از گاهی در منطقه ای از جهان ببری کاغذی بسازد و به بهانه هایی همچون ازادسازی یک ملت ، مقابله با تروریسم و بهانه هایی از این دست جنگ طولانی مدتی که خودش ان را کنترل و اداره می کند راه بیندازد . ایا امریکا در مورد ایران مدل مشابهی را پیاده خواهد نمود و کشور ایران را نیز چند دهه در بحران و نهایتا" جنگ نگاه خواهد داشت. بدون شک حقیقت در ذات دروغهاییست که در رسانه ها منتشر می شود. اما چرا مردم نمی توانند حقیقت را پیدا کنند. قدرتمندان جهان برای گمراه نمودن ملتها و انحراف اذهان انها برای نرسیدن به حقایق ملتها را درگیر عشق و نفرت نسبت به موضوعات مختلف می کنند. زیرا عشق و نفرت هردو یک ویژگی مشترک دارند و انهم اینکه باعث می شوند افراد دیدگاه درستی نسبت به موضوعات و مسائل مختلفی که می بینند نداشته باشند و نتوانند حقیقت و واقعیت را از دروغها تشخیص دهند. متاسفانه تعداد زیادی از رسانه ها برای انحراف اذهان از رسیدن به حقیقت موضوعات مبتذل و پیش پا افتاده و یا حتی موضوعات ظاهرا” علمی ، اگاهی دهنده ، هنری و… را منتشر می کنند. تعداد زیاد سایتها و کانالهای سرگرم کننده اعم از جوک ، فیلم ، سرگرمی و … باعث پنهان شدن حقیقت در لابلای دروغها می شود.. انسانها با باورها و عادتهایشان و همچنین رؤیاهایشان زندگی می کنند و از حقیقت فرار می کنند و این باعث می شود که صاحبان قدرت و سرمایه ملتها را به هر شکلی که اراده کنند کنترل و مهندسی نمایند. و دروغها را در لباس حقیقت به انها باور دهند. فرار از حقیقت انسانها باعث شده تا به جای ریشه یابی واقعی مشکلات و بحرانها ی جهانی مخصوصا" جنگها همواره به دنبال یک ناجی و قهرمان بگردند تا انها را نجات دهد. بیشتر انسانها در شرایط فعلی جهان همچون دختر بچه ای شده اند که در رؤیاهایش انتظار دارد فردی با اسب سفید بیاید، غول ستمگر را بکشد و با اوازدواج نماید و خوشبختش کند. صاحبان قدرت و صاحبان سرمایه در جهان برای حفظ موقعیتشان همواره به دنبال بحران سازی در جهان می باشند. بحرانهایی که کنترل و هدایت این بحرانها در اختیار خودشان است. گاهی جنگ جهانی ، گاهی جنگ منطقه ای و نیابتی ، گاهی رواج قحطی، گرسنگی و بیکاری و گاهی رواج تروریسم ان هم تروریسم دولتی که خطرناکترین نوع تروریسم است و .... به نظر می رسد که تقریبا” تمامی ارتشهای دنیا مستقیما" از پنتاگون دستور می گیرند و در واقع چیزی که به عنوان ۷۰۰۰ پایگاه نظامی آمریکا عنوان می شود همین ارتشها و مکانهای نظامیست که در حدود ۲۰۰ کشور چهان پراکنده اند و اسلحه و سیستمهای مخابراتی و سایر امکانات را در اختیارشان قرار می دهد.و درجه اهمیتشان برحسب موقعیت جغرافیایی فرق می کند و با کمک همین ارتشها امریکا قادر است در هر منطقه ای که اراده کند جنگ و درگیری ایجاد نماید. شما چی فکر می کنید . ایا واقعا" موضوعی مثل برجام برای ایجاد بحران در کل منطقه خاور میانه ابداع نشده است تا وقت و انرژی و سرمایه مردم این منطقه تلف شود و چند دهه دیگر با شرایط جنگی و اضطراب و فقر و فلاکت زندگی کنند. ایا برجام در ارتباط با معامله بزرگ قرن نیست. ایا معنی واقعی برجام این نیست: دولتها توافق کرده اند که در موضوعات اساسی توافق نکنند.
shirane کرامت سلیمی 19/9/1398
چند دلیل ساده که نشان می دهد سلاح اتمی مطلقا" وجود خارجی ندارد و فقط برای ایجاد ترس در دل ملتها وبه بردگی گرفتن انها عنوان می شود : 1-انچه را به عنوان انفجار هسته ای نشان می دهند دقیقا" مشابه انفجار گاز مایع در مقیاس دهها و یا صدها تن می باشد. یعنی اگر دهها و یا صدها تن گاز مایع را با هوای فشرده کافی منفجر نمایند ،دقیقا" انفجاری مشابه انفجار به اصطلاح هسته ای رخ می دهد. مثلا" در هردو انفجار قارچ تشکیل می شود و و چرخش قارچشان کاملا" مشابه می باشد. ان چیزی که به عنوان بمب هیدروژنی عنوان می شود که مدعی هستند قدرت تخریب ان خیلی بیشتر از بمب اتمیست چیزی جز انفجار دهها و یا صدها تن گاز هیدروژن مایع به همراه هوای فشرده کافی نیست. اگر از هیدروژن مایع استفاده نمایند به علت سرعت بیشتر واکنش هیدروژن با هوا ، انفجار در زمان کمتری رخ می دهد و در نتیجه شدت انفجار بیشتر و قدرت تخریب بیشتری خواهد داشت. اما با استفاده از عدم آگاهی ملتها وانمود می کنند همجوشی هسته ای رخ داده است. کلیپ زیر را با دقت ببینید و قضاوت با شما. https://www.aparat.com/v/TtyjC https://www.aparat.com/v/MHgoB 2- مدعی هستند که برای غنی سازی اورانیوم با استفاده از روش نصف کردن بر اساس قانون گراهام عمل می کنند. یعنی گاز UF6 را هزاران بار در ظروف جداگانه نصف می کنند ( حدود 4000 بار ) ، در صورتی که اگر عمل نصف شدن را 30 بار متوالی هم انجام دهیم حدود یک میلیاردم از ان ماده باقی می ماند.( عدد 2 به توان 30 حدود یک میلیارد است ). از لحاظ عملی امکان 4000 بار نصف شدن وجود ندارد و بعد از مدتی چیزی نیز باقی نخواهد ماند تا بتوان عمل نصف شدن را ادامه داد. 3- موضوع بمب تزار که توسط شوروی ازمایش شد و مدعی بودند معادل با 50 مگا تن TNT قدرت انفجاری دارد جای سوالات زیادی دارد. بمب ادعایی هیروشیما که قدرت تحریبی معادل 15000 تن TNT داشت طبق گفته خودشان 60 کیلوگرم اورانیوم غنی شده داشت بنا بر این بمب 50 مگا تنی تزار باید حدود 200000 کیلوگرم اورانیوم غنی شده داشته باشد که این مقدار برای یک بمب غیر منطقیست و نمی توان ان را مدیریت نمود. زیرا بنا به گفته خودشان جرم بحرانی برای انفجار اورانیوم حدود 50 کیلو گرم می باشد . پس باید در بمب تزار 200000 کیلوگرم اورانیوم به 4000 قطعه تقسیم شود و در لحظه انفجار تمام 4000 قطعه در ان واحد به هم جوش بخورند تا بمب منفجر شود. که در عمل چنین چیزی ممکن نیست. زیرا به گفته خودشان به محض عبور جرم توده اورانیوم از 50 کیلوگرم بمب اتمی فعال و منفجر می شود. 4- در طی جنگ جهانی دوم فقط هیروشیما و ناکازاکی نابود نشدند بلکه حدود ۶۰ شهر ژاپن مانند هیروشیما و ناکازاکی اسیب دیدند و سوختند، ازجمله توکیو پایتخت ژاپن.که طبق گفته ها حدود ۵۰۰۰۰۰ نفر در توکیو کشته شدند اما هیچ نامی از توکیو نیست و رسانه ها فقط دو شهر گمنام هیروشیما و ناکازاکی را بر سر زبانها انداختند... بعضی از افراد و رسانه ها برای باور وجود سلاح هسته ای فقط چسبیده اند به قضیه هیروشیما و ناکازاکی و بدون انکه تحقیق کنند انچه را گفته شده می پذیرند و نمی خواهند فکر کنند که نابودی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی که عمدتا” از چوب و پلاستیک و مواد پلیمری با تراکم زیاد بودند با یک بمباران معمولی یا بمباران ناپالم هم امکانپذیر است و برای ایجاد احساس وحشت در دل ملتها وانمود به نابودی این دو شهر با یک سلاح خیالی به نام بمب اتمی کرده اند. ... در حال حاضر هیروشیما و ناکازاکی دو شهر پیشرفته کشور ژاپن هستند و میلیونها نفر در این دو شهر زندگی می کنند، در صورتی که به ما گفته بودند آثار بمباران اتمی برای هزاران سال باقی می ماند...... برای این موضوع چه توضیحی دارند. ۷۳سال است که مردم هیروشیما و ناکازاکی در این دو شهر بدون هیچ مشکلی زندگی می کنند. در تمام عکسهای هیروشیما و ناکازاکی یک نکته به خوبی مشهود است و انهم اینکه خانه های چوبی و پلاستیکی از بین رفته اند اما ساختمانهایی که از اجر و فلز هستند باقی مانده اند. عکسهای هیروشیما و ناکازاکی را در گوگل پیدا کنید و ببینید.... 5- قرار شد در 20 فروردین سال 1397 از یک باتری اتمی رونمایی کنند که 50 سال به طور مداوم برق تولید می کند رونمایی شود. سازمان انرژی اتمی مدعیست که می توان از این باتریها در موبایل ، لپ تاپ ،صنایع و در بیابانهای دور افتاده که فاقد برق هستند استفاده نمود. مطمئن باشید که هیچگاه چنین چیزی رونمایی نخواهد شد. اگر چنین باتری هایی وجود داشته باشد یعنی اینکه می توان با اتصال چند عدد از انها یک اتوموبیل را به حرکت دراورد و دیگر در طی 50 سال هیچ نیازی به بنزین ندارد . ویا با تعدادی از انها برق یک خانه برای 50 سال تامین می شود و دیگرنیازی نیست هیچ هزینه ای برای مصرف برق پرداخت. اگر چنین است پس چه نیازیست روزانه حدود صد میلیون بشکه نفت ، میلیاردها متر مکعب گاز طبیعی و صدها هزار تن ذغال سنگ مصرف شود و الودگیهای ان وارد طبیعت شود و در کنار ان جنگ و ادمکشی برای تصاحب منابع نفتی صورت گیرد. همچنین اگر برای مدتی مثلا" چند روز از برق مداومی که این باتری به اصطلاح اتمی تولید می کند استفاده نشود چه اتفاقی برای این باتری می افتد و انرژی ان صرف چه کاری می شود. 6- مسئله مهم دیگر زباله های به اصطلاح هسته ایست. که می گویند چون زباله های هسته ای دارای تشعشعات پر انرژی هستند باید در کیلومترها عمق زمین دفن شوند. اگر زباله های هسته ای دارای تشعشعات پر انرژی هستند باید از تشعشعات این زباله ها مجددا" استفاده شود تا زمانی که تشعشعات ان از بین برود و نیازی به دفن انها در اعماق زمین نباشد. به قول خودشان مواد هسته ای با فراینهای زمانبر و پرهزینه به دست می ایند. بنا براین زباله های تشعشع دار انها که به نوعی دارای انرژی گرمایی هستند باید مجددا" مورد استفاده قرار گیرند نه اینکه دور ریخته شوند. مدتی پیش در امریکا افشا شد که مواد هسته ای را در کنار دریا دفن می کنند و این با ادعای انها مبنی بر خطرناک بودن زباله ها برای محیط زیست تضاد دارد. 7- امریکایی ها به قول خودشان اولین ازمایش هسته ای را در سال ۱۹۴۵ انجام دادند و شوروی نیز در سال ۱۹۴۹ یعنی ۴ سال بعد از ازمایش امریکا. بیش از ۱۳۰ سال است که نوشابه کوکاکولا ساخته شده است و چنان سیستم حفاظتی در شرکت کوکاکولا ( یک شرکت خصوصی غیر نظامی و غیر امنیتی ) برقرار است که تا بحال فرمول ساخت ان فوق سری باقی مانده و هیچ کسی نتوانسته است فرمول انرا پیدا نماید و انحصار ان به طور کامل در اختیار شرکت امریکایی کوکاکولاست. حال اگر سلاحی به نام بمب اتمی با ان خصوصیات ویرانگری که در مورد ان مدعی هستند و پیچیدگیهای ان قابل مقایسه با کوکا کولا نیست چطور با ان سیستمهای حفاظتی و کنترلی پیشرفته امریکاییها به بیرون درز کرد و ۴ سال بعد در اختیار شوروی که درگیر جنگ داخلی وویرانیهای عظیم ناشی از جنگ داخلی و جنگ جهانی دوم بود قرار گرفت و انها هم راحت در زمان کوتاهی به تمامی مراحل ساخت ان پی بردند و ان را عملیاتی نمودند و همزمان توانستند موشکهای لازم برای پرتاب ان را بسازند و رقیب امریکا شوند. 8- موضوع مهم دیگری که جای تامل دارد این است که تا بحال چندین بار عده زیادی از دانشمندان به اصطلاح اتمی امریکا به روسای جمهور امریکا اوباما و ترامپ نامه نوشته اند و خواستار ان شده اند که توافق هسته ای با ایران را حفظ کنند. چرا باید دانشمندان به اصطلاح اتمی امریکا نگران از بین رفتن توافق هسته ای باشند. و چه عاملی باعث شد که تعدادی دانشمند اتمی چنین درخواستی از دولت امریکا بکنند.این عامل چیزی نیست جز اینکه منافع این به اصطلاح دانشمندان درخطر است. در واقع همه انسانها وقتی منافعشان در خطر قرار بگیرد واکنش نشان میدهند. مثلا" کارگران در تغییرات کارخانه ها و تعدیل نیرو , کشاورزان در کاهش بارندگی و بروز خشکسالی و تجار در رکود بازار و کاهش قدرت خرید مردم . اصولا" سیاستمداران و دولتمردان به دانشمندان به عنوان ابزاری نگاه میکنند که باید در راستای منافع انها عمل کنند و هیچ نقشی در سیاستها و تصمیم گیریها ندارند.سیاستمداران انقدر مغرور و از خود راضی هستند که به کسی اجازه اظهار نظر نمیدهند و جز نظر و دیدگاه خودشان نظر و دیدگاه هیچ شخص یا گروه دیگری را قبول ندارند و اصلا" دانشمند هسته ای امریکا از کجا میداند ایران کجاست و در صنعت هسته ای چه وضعیتی دارد؟ در هر اداره , سازمان یا شرکتهای صنعتی کارفرمایان و مدیران از اینکه کارکنانشان یکدست و متحد باشند نه تنها خوششان نمی اید بلکه از این موضوع واهمه دارند چون یکدستی نیروها میتواند به روند کار لطمه بزند و با تحت فشار دادن کارفرما تقاضای حقوق بیشتر نمایند. بنا بر این همیشه کلی هزینه میکنند تا بین نیروها تفرقه بیندازند و حتی هنگام استخدام نیروها افرادی را نیز استخدام میکنند تا بتوانند جو خفقان و ترس ایجاد کنند. این افراد در سازمانی که کار میکنند به گونه ای عمل میکنند که همیشه یک جو بی اعتمادی بین نیروهای ان سازمان حاکم شود و کارفرمایان و مدیران هوای این افراد را دارند و حقوق و مزایای خوبی به انها می دهند و تا زمانی که بتوانند جو خفقان و بی اعتمادی را در سیستم حفظ کنند از حمایت کارفرمایان و مدیران و حقوق و مزایای عالی برخوردارند واگر زمانی نتوانند این فضا را حفظ کنند بی ارزش میشوند ودیگر به انها حقوق و مزایای عالی نمی دهند. در مورد دانشمندان هسته ای موضوع مشابهی بر قرار است. دولت امریکا افرادی را به عنوان دانشمند اتمی استخدام نموده که کار انها این است که یک ژست عجیب وغریب به خود بگیرند و موضوعاتی از قبیل انرژی هسته ای , کوانتوم و .... را واقعی جلوه دهند و ترس و وحشت از بمب اتم و دیگر موضوعات دروغین را پیوسته در دنیا ایجاد کنند. یکی ابروی پرپشت میگذارد و هنگام مطالعه با دست ابروهایش را بالا می اورد. یکی جلوی تخته سیاه می ایستد و در پشت سرش بر روی تخته سیاه چند عبارت و معادله ریاضی نوشته وبجای نمادهای متداول ریاضی از حروف پیچ و خم دار یونانی استفاده میکند تا موضوع را پیچیده تر و با ابهت تر نشان دهد.دیگری با یک قیافه کج و معوج و با حالت عصبی حود را در حال مطالعه و انجام محاسبات پیچیده نشان میدهد.عده ای هم قیافه متفکرانه ای به خود گرفته اند و خود را مشغول کار با دستگاه های عجیب و غریب نشان میدهند . این دانشمندان عجیب و غریب از زندگی و امکانات خوبی برخوردار هستند. حال اگر دروغ بودن سلاح هسته ای فاش شود این افراد بی ارزش می شوند و دولت امریکا دیگر به انها بهایی نمیدهد و از زندگی و مزایای عالی محروم می شوند و چون هیچ کاری بلد نیستند معلوم نیست که با لو رفتن دروغ سلاح اتمی تکلیف انها چیست. پس دانشمندان هسته ای امریکا نگران منافع خود و زندگی راحت و مفت خوریشان هستند نه نگران امنیت جهان. چرا زمانی که کشورهایی مثل پاکستان ، افریقای جنوبی ، برزیل ، هندوستان ، چین ، کره شمالی ، اسراییل و... به دنبال ساخت سلاح به اصطلاح اتمی بودند نمایشنامه هایی مشابه برجام اجرا نمی شد. چرا دانشمندان به اصطلاح اتمی روسیه مثل دانشمندان اتمی امریکا در مقابل ایران جبهه نمی گیرند و خیلی از انها هم در دهه 90 میلادی از کشور شوروی سابق فرار کردند و به کشورهای جهان سوم پناهنده شدند و در این کشور ها چکار می کنند. در دهه 90 میلادی امپراطوری شوروی از هم پاشید و بنا به گزارش رسانه ها بیش از صد هزار نفر از دانشمندان به اصطلاح اتمی این کشور به کشورهای دیگر پناهنده شدند. چرا دولتهای روسیه و امریکا مانع از فرارشان نشدند. اگر به معنای واقعی سلاح هسته ای وجود داشت ،دولت امریکا از فرار این دانشمندان نگران می شد و با هر هزینه ای که لازم می شد انها را نابود می کرد تا دشمنان امریکا نتوانند به سلاح اتمی دست یابند. اگر این موضوع هسته ای واقعیت داشته باشد باید کشورهایی که این دانشمندان را جذب نمودند موفق به ساخت سلاح هسته ای و یا حداقل نیروگاه هسته ای می شدند. 72 سال از انفجار اتمی ادعا شده می گذرد و در این مدت با توجه به پیشرفت تکنولوژی و نرم افزارها باید طراحی و ساخت این نیروگاهها و سلاحها اسانتر شده باشد و نیازی نباشد که سالها افراد جهان سومی در دانشگاه موضوعات سنگین و خسته کننده را حفظ کنند و بعد از فارغ التحصیلی هیچ توانایی عملی نداشته باشند و شغلی برایشان وجود نداشته باشد و برای لقمه نانی به هر جایی که بشود التماس کنند و تحقیر شوند. اگر سلاح هسته ای وجود داشت باید فقط عده کمی اسرار ساخت ان را بدانند نه صدهزار نفر فقط فراری از روسیه باشند و چند برابر ان در کشورهای اروپایی و امریکا و چین و هند و..... ول بگردند. اگر قرار بود این موضوع فرار صد هزار دانشمند اتمی صحت داشته باشد لزومی نداشت موضوع فرار انها به عرض همه دنیا برسد. می توانستند همانطور که ده ها سال سکرت و محرمانه بود بی سروصدا انها را به کشورهای دیگر منتقل کنند و کنترل رسانه ها هم که در دست خودشان است و لزومی نداشت در رسانه ها جار و جنجال به پا کنند. ضمنا" اگر ده ها هزار بمب اتمی ساخته شده ، پس به اندازه کافی تولید شده و وجود صدها هزار دانشمند اتمی در سیستمهایشان چه ضرورتی دارد و ایا عقل و منطق قبول می کند که دولتهای امریکا و اروپایی به صدها هزار نفری که دیگر هیچ استفاده ای ندارند حقوق و مزایا و امکانات بدهند و کلی هم هزینه صرف مسائل امنیتی انها شود. می دانید چه هزینه ای دارد. میدانید اگر انها واقعا" دانشمند اتمی باشند بیکار بودن انها چه خطر بزرگی برای جهان است .ممکن است به ذهنتان خطور کند که همه که بمب نمی سازند ،خیلی از انها در نیروگاهها کار می کنند. جواب این است که برای کار در هر جایی فقط کافیست تعدادمحدودی متخصص وجود داشته باشد و اکثریت افراد فقط اپراتور و کارگر هستند که به صورت روتین و مشخص اموری را طبق برنامه انجام می دهند و دانشمند اتمی نه انرژی و توان و نه اعصاب و حوصله امور کارگری را دارد.حتی متخصصین (در هر اموری) تحمل حضور در کنار یکدیگر را ندارند و سعی در حذف و نابودی یکدیگر دارند و این موضوع بسیار مهم است و همیشه کارفرمایان برای کنترل متخصصین مشکلات زیادی دارند و با شیوه های روانشناسی این موضوع را کنترل می کنند و در اکثر موارد با سرکوب و تحقیر افراد عمل می کنند. تصور کنید یک یا چند دانشمند اتمی ( در صورت وجود داشتن بمب اتم و واقعی بودن این دانشمندان ) تحقیر شوند و در صدد انتقامجویی برایند خودتان تصور کنید چه انتقام وحشتناکی خواهند گرفت
shirane محسن     5/8/1399
سایت شما برای روشنگری کارهای خوبی را انجام میدهد. متشکرم. کازرون
ارسال نظر
نام
آدرس ایمیل
دیدگاه :